1. The Sahara Desert is a natural barrier between North and Central Africa.
[ترجمه گوگل]صحرای صحرا یک سد طبیعی بین شمال و مرکز آفریقا است
[ترجمه ترگمان]بیابان صحرا یک مانع طبیعی بین آفریقای شمالی و مرکزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. If you were in the Sahara, you would realise the value of fresh water.
[ترجمه گوگل]اگر در صحرا بودید به ارزش آب شیرین پی می بردید
[ترجمه ترگمان]اگر در صحرا بودید، ارزش آب تازه را درک می کردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Sahara is one of the world's least hospitable regions.
[ترجمه گوگل]صحرا یکی از کم مهماننوازترین مناطق جهان است
[ترجمه ترگمان]صحرا یکی از فقیرترین مناطق جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If you were in the Sahara, you would realize the value of fresh water.
[ترجمه گوگل]اگر در صحرا بودید به ارزش آب شیرین پی می بردید
[ترجمه ترگمان]اگر در صحرا بودید، ارزش آب تازه را درک می کردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He found a large-scale map of the Sahara and studied it.
[ترجمه گوگل]او نقشه بزرگی از صحرا را پیدا کرد و آن را مطالعه کرد
[ترجمه ترگمان]او نقشه بزرگ صحرا را پیدا کرد و آن را بررسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In the Sahara there are great areas of sand where there are no permanent landmarks from which to construct one.
[ترجمه گوگل]در صحرای صحرا مناطق بزرگی از شن و ماسه وجود دارد که هیچ نقطه عطف دائمی برای ساختن آن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در صحرای بزرگ، مناطق وسیعی از شن وجود دارند که در آن ها هیچ نشانی دایمی وجود ندارد که بتوان آن را ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Sahara hats are popular -- white, Lawrence of Arabia headgear that shades the neck and cheeks.
[ترجمه گوگل]کلاه های صحرا پرطرفدار هستند -- روسری سفید، لارنس عربستان که گردن و گونه ها را سایه می اندازد
[ترجمه ترگمان]کلاه های صحرا معروف است - سفید، لورنس عربستان سر پوشش و گونه ها و گونه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Sahara Desert is arid.
9. In this vast Adrar desert, which borders Western Sahara, an inexorable drought governs nature and man.
[ترجمه گوگل]در این صحرای وسیع آدرار که هم مرز با صحرای غربی است، خشکسالی غیرقابل تحملی بر طبیعت و انسان حاکم است
[ترجمه ترگمان]در این بیابان بزرگ Adrar که هم مرز با صحرای غربی است، خشکسالی شدید بر طبیعت و انسان حاکم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Crossing the Sahara was a personal ambition and all the rules were self-made.
[ترجمه گوگل]عبور از صحرا یک جاه طلبی شخصی بود و همه قوانین خودساخته بود
[ترجمه ترگمان]عبور از صحرا یک جاه طلبی شخصی بود و تمام قوانین به خود ساخته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We're going to travel on camels through the Sahara Desert.
[ترجمه گوگل]قرار است با شتر از صحرای صحرا عبور کنیم
[ترجمه ترگمان]ما قصد داریم از طریق کویر صحرا به راه خود ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Her latest flight of fancy is to go camping in the Sahara desert!
[ترجمه گوگل]آخرین پرواز او کمپینگ در صحرای صحرا است!
[ترجمه ترگمان]آخرین پرواز رویایی او این است که در صحرا به اردو برود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They lost their way in the shifting sands of the Sahara.
[ترجمه گوگل]آنها راه خود را در شن های متحرک صحرا گم کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها راه خود را در شن های ساحل صحرا گم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A short-sleeved blue Arrow shirt strained to contain a chest as vast as the Sahara.
[ترجمه گوگل]یک پیراهن آستین کوتاه آبی پیکانی که دارای سینه ای به وسعت صحرا بود
[ترجمه ترگمان]یک پیراهن آستین کوتاه آبی کوتاه برای مهار قفسه سینه به بزرگی صحرا کشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I took my backpack and joined some Egyptian friends for a trek in the Sahara.
[ترجمه گوگل]کوله پشتی ام را برداشتم و برای پیاده روی در صحرا به چند دوست مصری پیوستم
[ترجمه ترگمان]کوله پشتی ام را برداشتم و برای سفری در صحرا به تعدادی از دوستانم ملحق شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید