1. Sagittal and transverse scans of the gall bladder at its largest dimensions were obtained.
[ترجمه گوگل]اسکن ساژیتال و عرضی کیسه صفرا در بزرگترین ابعاد آن به دست آمد
[ترجمه ترگمان]اسکن عرضی و عرضی مثانه در بزرگ ترین ابعاد آن بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Objective: Localizing pre- and postcentral gyri on sagittal sections by medullary processes.
[ترجمه گوگل]هدف: بومی سازی شکنج پیش و پس مرکزی بر روی مقاطع ساژیتال توسط فرآیندهای مدولاری
[ترجمه ترگمان]هدف: Localizing پیش - و postcentral gyri در بخش های سهمی مانند بوسیله فرایندهای medullary
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. On the sagittal non-contrasted T1-weighted images, there is no posterior pituitary bright spot noted in the sella .
[ترجمه گوگل]در تصاویر ساژیتال بدون کنتراست وزن T1، هیچ نقطه روشن هیپوفیز خلفی در sella وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در تصویر non sagittal - - وزن داده شده، هیچ نقطه روشن و روشن noted در the وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The features, size and tributaries of the sagittal transverse and vertical portion of the inferior petrosal sinus were described.
[ترجمه گوگل]ویژگیها، اندازه و شاخههای قسمت ساژیتال عرضی و عمودی سینوس پتروزال تحتانی شرح داده شد
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها، اندازه و شاخه های the عرضی و بخشی عمودی از سینوس خاره ای پایینی توصیف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. On the sagittal plane the axis of the calcar rotated toward the axis of the proximal femoral canal from medial to lateral.
[ترجمه گوگل]در صفحه ساژیتال، محور کلکار به سمت محور کانال فمورال پروگزیمال از میانی به جانبی چرخید
[ترجمه ترگمان]در صفحه سهمی شکل، محور of به سمت محور مجرای گاز femoral مجاور رفته از میانی تا افقی می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Objective. To determine the risk factors of sagittal decompensation after long instrumentation and fusion to L5 or S
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه تعیین عوامل خطرزای جبران ساژیتال پس از ابزار دقیق و فیوژن به L5 یا S
[ترجمه ترگمان]هدف برای تعیین عوامل خطر of سهمی مانند بعد از ابزار دقیق و واکنش به L۵ یا S
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Figure 5: Sagittal T1W image of the cervicodorsal spine shows multiple hyperintense foci in the subarachnoid space suggestive of fat deposition from dermoid rupture (arrows).
[ترجمه گوگل]شکل 5: تصویر ساژیتال T1W از ستون فقرات گردنی، کانون های پرفشار متعدد را در فضای زیر عنکبوتیه نشان می دهد که نشان دهنده رسوب چربی ناشی از پارگی درموئید است (فلش)
[ترجمه ترگمان]شکل ۵: تصویر T۱W T۱W از ستون فقرات نشان می دهد که چندین نقطه hyperintense در فضای subarachnoid نشان دهنده رسوب چربی از گسیختگی dermoid (فلش ها)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This sagittal section of brain demonstrates a large brainstem glioma. Most gliomas are astrocytomas.
[ترجمه گوگل]این بخش ساژیتال مغز یک گلیوم بزرگ ساقه مغز را نشان می دهد بیشتر گلیوماها آستروسیتوم هستند
[ترجمه ترگمان]این بخش سهمی مانند مغز یک glioma بزرگ brainstem را نشان می دهد اکثر gliomas ها astrocytomas هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Correct effect plane and sagittal plane were obviously better in screw - rod systems.
[ترجمه گوگل]صفحه اثر صحیح و صفحه ساژیتال در سیستم های پیچ - میله ای بهتر بودند
[ترجمه ترگمان]صفحه تاثیر درست و صفحه سهمی مانند در سیستم های پیچ - میله ای بهتر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Objectie . To quantify sagittal migration of the lumbar nucleus pulposus in 6 functional positions.
[ترجمه گوگل]شی برای تعیین کمیت مهاجرت ساژیتال هسته پالپوزوس کمری در 6 موقعیت عملکردی
[ترجمه ترگمان]Objectie برای کمی کردن مهاجرت sagittal از هسته کمری، در ۶ موقعیت عملکردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Transverse sacral fracture was diagnosed by sagittal reconstruction CT.
[ترجمه گوگل]شکستگی عرضی ساکروم با سی تی بازسازی ساژیتال تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]شکستگی sacral توسط CT بازسازی sagittal تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Patient position: axial coronal and oblique sagittal, supine, prone.
[ترجمه گوگل]وضعیت بیمار: تاجی محوری و ساژیتال مایل، به پشت، مستعد
[ترجمه ترگمان]موقعیت بیمار: coronal axial و oblique sagittal، سست و مستعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Objective To evaluate the neurosensory functions of the inferior alveolar nerve(IAN)after two rigid internal fixations for the sagittal split of ramus osteotomy(SSRO)in monkeys.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی عملکردهای حسی عصبی عصب آلوئولار تحتانی (IAN) پس از دو فیکساسیون داخلی سفت و سخت برای شکاف ساژیتال استئوتومی راموس (SSRO) در میمونها
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی عملکرد neurosensory عصب alveolar پایینی (ian)بعد از دو عامل درونی سفت و سخت برای تجزیه سهمی مانند of osteotomy (SSRO)در میمون ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The posterosuperior aspect of each vertebral body was chosen as a representative point for the spinal sagittal curve.
[ترجمه گوگل]جنبه خلفی هر یک از مهره ها به عنوان یک نقطه نماینده برای منحنی ساژیتال ستون فقرات انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]جنبه posterosuperior هر بدنه مهره ای به عنوان یک نقطه مشخص برای منحنی sagittal spinal انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Methods We recorded the numbers of superior cerebral vein. lateral colony in the 1/3 front of superior sagittal sinus by the operation and total cerebral angiography.
[ترجمه گوگل]MethodsWe تعداد ورید مغزی فوقانی را ثبت کردیم کلنی جانبی در 1/3 جلوی سینوس ساژیتال فوقانی با عمل و آنژیوگرافی توتال مغزی
[ترجمه ترگمان]روش های ما تعداد سلول های مغزی برتر را ثبت کردیم کلونی های جانبی در شکل ۱ \/ ۳ از سینوس سهمی بالایی بالایی دارند و از کل آنژیوگرافی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید