🔸 معادل فارسی:
پتو ی امنیت / پناه روانی / وسیله ی آرامش بخش
در زبان محاوره ای:
چیزی که آدمو آروم می کنه، حس امنیت می ده، مثل یه پتو تو شب سرد
🔸 تعریف ها:
1. معنای واقعی ( فیزیکی ) :
پتویی که برای گرم نگه داشتن و محافظت در شرایط اضطراری یا برای کودکان استفاده می شود
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The rescue team handed out safety blankets to the survivors.
تیم نجات به بازماندگان پتوهای ایمنی داد.
2. معنای استعاری ( روان شناختی ) :
هر چیزی یا کسی که حس امنیت، آرامش یا پناه روانی ایجاد کند—به ویژه در شرایط استرس زا
مثال: Her old teddy bear is still her safety blanket during tough times.
خرس عروسکی قدیمیش هنوزم تو روزای سخت براش مثل یه پتو ی امنیتیه.
3. در روان شناسی کودک:
شیء خاصی ( مثل پتو، عروسک، یا لباس ) که کودک به آن وابسته می شود و در موقعیت های ناآشنا یا اضطراب آور به آن پناه می برد
مثال: Many toddlers carry a safety blanket to feel secure in new environments.
خیلی از کودکان نوپا برای حس امنیت تو محیط های جدید یه پتو ی امنیتی همراه دارن.
🔸 مترادف ها:
comfort object – emotional crutch – security item – soothing aid
پتو ی امنیت / پناه روانی / وسیله ی آرامش بخش
در زبان محاوره ای:
چیزی که آدمو آروم می کنه، حس امنیت می ده، مثل یه پتو تو شب سرد
🔸 تعریف ها:
1. معنای واقعی ( فیزیکی ) :
پتویی که برای گرم نگه داشتن و محافظت در شرایط اضطراری یا برای کودکان استفاده می شود
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The rescue team handed out safety blankets to the survivors.
تیم نجات به بازماندگان پتوهای ایمنی داد.
2. معنای استعاری ( روان شناختی ) :
هر چیزی یا کسی که حس امنیت، آرامش یا پناه روانی ایجاد کند—به ویژه در شرایط استرس زا
مثال: Her old teddy bear is still her safety blanket during tough times.
خرس عروسکی قدیمیش هنوزم تو روزای سخت براش مثل یه پتو ی امنیتیه.
3. در روان شناسی کودک:
شیء خاصی ( مثل پتو، عروسک، یا لباس ) که کودک به آن وابسته می شود و در موقعیت های ناآشنا یا اضطراب آور به آن پناه می برد
مثال: Many toddlers carry a safety blanket to feel secure in new environments.
خیلی از کودکان نوپا برای حس امنیت تو محیط های جدید یه پتو ی امنیتی همراه دارن.
🔸 مترادف ها: