1. He knew what Greenpeace was, and the geodesic dome, and sado-masochism, and even supply-side economics.
[ترجمه گوگل]او می دانست صلح سبز چیست و گنبد ژئودزیکی و سادو مازوخیسم و حتی اقتصاد طرف عرضه چیست
[ترجمه ترگمان]او می دانست که صلح سبز چه بود، و گنبد geodesic و sado - masochism و حتی اقتصاد مبتنی بر تامین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. What devotees of sadomasochism do to their bodies is nothing compared to the torments that those addicted to the news and political commentary inflict on their minds almost every hour of the day.
[ترجمه گوگل]کاری که طرفداران سادومازوخیسم با بدن خود انجام می دهند، در مقابل عذابی که معتادان به اخبار و تفسیرهای سیاسی تقریباً در هر ساعت از شبانه روز بر ذهن خود تحمیل می کنند، چیزی نیست
[ترجمه ترگمان]آنچه که مریدان of در بدن خود انجام می دهند در مقایسه با شکنجه ها چیزی نیست که افراد معتاد به اخبار و تفسیر سیاسی تقریبا در هر ساعت از روز بر ذهن آن ها تحمیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is, however, extremely rare for sadomasochism to be an individual's only means of sexual satisfaction (paraphilic sadomasochism is seen almost exclusively in males, at a ratio of 20:.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیار نادر است که سادومازوخیسم تنها وسیله ارضای جنسی یک فرد باشد (سادومازوخیسم پارافیلیک تقریباً به طور انحصاری در مردان، به نسبت 20: مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، این به شدت برای sadomasochism نادر است که تنها وسیله رضایت جنسی فرد باشد (paraphilic sadomasochism)تقریبا به طور انحصاری در مردان دیده می شود، به نسبت ۲۰:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. SM together stands for sado masochist or sadomasochism, implying that sadism and masochism are two sides of the same coin and exist together, not separately.
[ترجمه گوگل]SM با هم مخفف سادو مازوخیست یا سادومازوخیسم است، به این معنی که سادیسم و مازوخیسم دو روی یک سکه هستند و با هم وجود دارند، نه جدا از هم
[ترجمه ترگمان]SM ها یا sadomasochism نشان می دهد که sadism و masochism دو طرف یک سکه هستند و در کنار هم قرار دارند، نه به طور جداگانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Not only his social criticism and sadomasochism subjects contradict and dispel to each other, his sadomasochism subject also discloses the writers unstableness in thought.
[ترجمه گوگل]نه تنها موضوعات نقد اجتماعی و سادومازوخیسم او با یکدیگر در تضاد هستند، بلکه موضوع سادومازوخیسم او نیز بی ثباتی در اندیشه نویسندگان را آشکار می کند
[ترجمه ترگمان]موضوع sadomasochism او نه تنها انتقاد اجتماعی او و sadomasochism را با هم در تضاد و محو می کند، بلکه این موضوع نیز آثار نویسندگانی را که در تفکر هستند را فاش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Known collectively as "sadomasochism" to professionals, those who practice this alternative sexual lifestyle tend to use the term bondage-domination-sadism-masochism, or BDSM.
[ترجمه گوگل]کسانی که این سبک زندگی جنسی جایگزین را انجام می دهند، که در مجموع به عنوان "سادومازوخیسم" برای متخصصان شناخته می شود، تمایل دارند از اصطلاح اسارت-سلطه- سادیسم-مازوخیسم یا BDSM استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]افرادی که به طور جمعی به عنوان \"sadomasochism\" به افراد حرفه ای شناخته می شوند، کسانی که این سبک زندگی جنسی را تمرین می کنند تمایل دارند از عبارت سلطه - sadism - masochism، یا BDSM استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He also revealed that neither his wife of 48 years nor sons knew about his interest in sadomasochism until the News of the World article.
[ترجمه گوگل]او همچنین فاش کرد که نه همسر 48 سالهاش و نه پسرانش تا قبل از مقاله News of the World از علاقه او به سادومازوخیسم اطلاعی نداشتند
[ترجمه ترگمان]او همچنین فاش کرد که نه همسر او ۴۸ سال است و نه پسر از علاقه او به sadomasochism تا زمان نیوز آو د ورلد اطلاع دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The friend tells Ted, he's too and he should be more adventurous and try sadomasochism.
[ترجمه گوگل]دوست به تد می گوید، او هم همینطور است و باید بیشتر ماجراجو باشد و سادومازوخیسم را امتحان کند
[ترجمه ترگمان]دوست به تد می گوید که او هم خیلی ماجراجو است و باید ماجراجو باشد و تلاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Being repressed both by the feudal disciplines and the ridiculous social rules, they behave the sense of sadomasochism in their minds.
[ترجمه گوگل]آنها که هم توسط رشته های فئودالی و هم قوانین مضحک اجتماعی سرکوب می شوند، حس سادومازوخیسم را در ذهن خود به نمایش می گذارند
[ترجمه ترگمان]سرکوب کردن هر دو به وسیله مقررات فئودالی و قوانین مسخره اجتماعی، آن ها را در ذهن خود احساس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The friend tells Ted, he's too predictable and he should be more adventurous and try sadomasochism .
[ترجمه گوگل]دوست به تد می گوید که او بیش از حد قابل پیش بینی است و باید بیشتر ماجراجو باشد و سادومازوخیسم را امتحان کند
[ترجمه ترگمان]دوست به تد می گوید: او خیلی قابل پیش بینی است و او باید ماجراجویی بیشتری داشته باشد و سعی کند sadomasochism را امتحان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To incorporate sadism in this construct, Schrenck-Notzing developed the term "algolagnia, " determining the attraction to sadomasochism was lust rather than love (Schrenck-Notzing, 189.
[ترجمه گوگل]برای گنجاندن سادیسم در این ساختار، Schrenck-Notzing اصطلاح "algolagnia" را توسعه داد و تعیین کرد که جذب سادومازوخیسم به جای عشق، شهوت است (Schrenck-Notzing، 189)
[ترجمه ترگمان]برای ترکیب sadism در این ساختار، Schrenck - Notzing عبارت \"algolagnia\" را توسعه داد و مشخص کرد که کشش به sadomasochism به جای عشق، شهوت است (Schrenck - Notzing، ۱۸۹)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. One must really believe in the active and the passive to imagine that sadomasochism is something explained by a polarity.
[ترجمه گوگل]برای تصور اینکه سادومازوخیسم چیزی است که با یک قطبیت توضیح داده می شود، باید واقعاً به فاعل و منفعل اعتقاد داشت
[ترجمه ترگمان]انسان باید به طور جدی به فعال و انفعالی که تصور می کند sadomasochism چیزی است که با قطبش توضیح داده می شود، اعتقاد داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Unlike algophilia, the word algolagnia reflects both the active (algo-/pain) and passive (-lagnia/lust) components of sadomasochism.
[ترجمه گوگل]بر خلاف algophilia، کلمه algolagnia هر دو مؤلفه فعال (algo-/pain) و غیر فعال (-lagnia/lust) سادومازوخیسم را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]بر خلاف algophilia، واژه algolagnia هر دو مولفه های فعال (algo - \/ pain)و غیر فعال (- lagnia \/ شهوت)of را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Of course, this can go wrong, as demonstrated by the sadomasochism of the recent debt-ceiling wrangle.
[ترجمه گوگل]البته، همانطور که با سادومازوخیسم کشمکش اخیر بر سر سقف بدهی نشان داده است، این می تواند اشتباه پیش برود
[ترجمه ترگمان]البته، این مساله می تواند غلط از آب در بیاید، همانطور که در نزاع اخیر بدهی سقف بدهی نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید