1. sadness is the keynote of these stories
حزن زمینه ی اصلی این داستان ها را تشکیل می دهد.
2. intense sadness fell upon me again
حزن شدید دوباره بر من مستولی شد.
3. a suggestion of sadness in her voice
اثری از حزن در صدایش
4. the memory eked her sadness
آن خاطره غم او را بیشتر کرد.
5. there was a note of sadness in her voice
صدای او دارای لحن محزونی بود.
6. there was a shade of sadness in her voice
صدای او دارای اثرات خفیفی از اندوه بود.
7. there was a touch of sadness in what she said
حرف هایی که می زد بااندکی حزن آمیخته بود.
8. Sadness and gladness succeed each other.
[ترجمه گوگل]غم و شادی جانشین یکدیگر می شوند
[ترجمه ترگمان]غم و اندوه به جای یکدیگر به موفقیت می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What's the reason for his sadness?
10. Can't help sadness, then slowly learned to hide.
[ترجمه گوگل]نمی توان جلوی غم را گرفت، سپس آرام آرام یاد گرفت که پنهان شود
[ترجمه ترگمان]نمی تواند به غم کمک کند، بعد آرام گرفت تا پنهان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sadness is easier because its surrender.
[ترجمه گوگل]غم آسان تر است زیرا تسلیم شدن آن است
[ترجمه ترگمان]اندوه به خاطر تسلیم شدن آن آسان تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All that money brought nothing but sadness and misery and tragedy.
[ترجمه گوگل]آن همه پول جز غم و اندوه و بدبختی و تراژدی به همراه نداشت
[ترجمه ترگمان]همه این پول ها جز اندوه و غم و اندوه چیزی باخود نیاورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. How much growth is needed to cover the sadness out of a mirage.
[ترجمه گوگل]چقدر رشد لازم است تا غم سراب را بپوشاند
[ترجمه ترگمان]برای پوشاندن اندوه از یک سراب چقدر رشد لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Sadness and gladness succeed one another.
[ترجمه گوگل]غم و شادی جانشین یکدیگر می شوند
[ترجمه ترگمان]غم و شادی جانشین یکدیگر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. No amount of discourse is sadness for the prelude.
[ترجمه گوگل]هیچ مقداری از گفتمان برای پیش درآمد غم نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ مقدار از گفتمان برای مقدمه غم انگیز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Do n't let the sadness of your past and the fear of your future ruin the happiness of your present.
[ترجمه گوگل]اجازه نده غم گذشته و ترس از آینده شادی حال تو را خراب کند
[ترجمه ترگمان]نگذار اندوه گذشته تو و ترس آینده تو، سعادت present را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید