1. Freedom of the press is sacrosanct.
2. Weekends are sacrosanct in our family.
[ترجمه گوگل]آخر هفته ها در خانواده ما مقدس هستند
[ترجمه ترگمان]آخر هفته ها در خانواده ما مقدس هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You can't cut spending on defence that's sacrosanct!
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید هزینه های دفاعی را که مقدس است کاهش دهید!
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی در دفاع از قلمروی مقدس دفاع کنی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In India, the cow is a sacrosanct animal.
[ترجمه گوگل]در هند، گاو یک حیوان مقدس است
[ترجمه ترگمان]در هند، گاو یک حیوان مقدس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I dig myself into my sacrosanct shrine.
[ترجمه گوگل]خودم را در حرم مقدسم فرو می کنم
[ترجمه ترگمان]خود را در معبد مقدس خود می کشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Marriage is no longer sacrosanct - in fact, it isn't even seen as necessary.
[ترجمه گوگل]ازدواج دیگر مقدس نیست - در واقع، حتی ضروری تلقی نمی شود
[ترجمه ترگمان]ازدواج دیگر مقدس نیست - در واقع، اصلا هم به آن نیازی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. None of these dates or examples is sacrosanct.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از این تاریخ ها یا نمونه ها مقدس نیستند
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این تاریخ ها یا مثال ها مقدس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What one pilot holds as sacrosanct routine, another pilot disdains.
[ترجمه گوگل]آنچه را که یک خلبان به عنوان یک روال مقدس می پندارد، خلبان دیگر آن را تحقیر می کند
[ترجمه ترگمان]آنچه که یک خلبان به عنوان routine مقدس انجام می دهد، یک آزمایش آزمایشی دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The principle of individual user autonomy was sacrosanct in the day centres generally and the Contact group in particular.
[ترجمه گوگل]اصل استقلال فردی کاربر در مراکز روزانه به طور کلی و گروه تماس به طور خاص مقدس بود
[ترجمه ترگمان]اصل استقلال فردی در مراکز روز به طور کلی و گروه تماس به طور خاص مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Through the sacrosanct medium of competition, it put everyone and everything in the right place.
[ترجمه گوگل]از طریق رسانه مقدس رقابت، همه و همه چیز را در جای درست قرار داد
[ترجمه ترگمان]از طریق طبیعت مقدس رقابت، همه چیز و همه چیز را در مکان مناسب قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The advocates of Centralism use narrow, sacrosanct criteria in shaping how to organize.
[ترجمه گوگل]طرفداران سانترالیسم از معیارهای محدود و مقدس در شکل دادن به نحوه سازماندهی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]حامیان centralism از معیارهای تنگ و مقدس در شکل دادن نحوه سازماندهی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Recipes accepted as great and sacrosanct are not always compatible with sense.
[ترجمه گوگل]دستور العمل هایی که به عنوان عالی و مقدس پذیرفته می شوند همیشه با حس سازگار نیستند
[ترجمه ترگمان]دستور العمل هایی که به آن اندازه مقدس و مقدس پذیرفته شده اند همیشه با عقل سازگار نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. History is taking a beating and sacrosanct tour records are being kept in pencil.
[ترجمه گوگل]تاریخ در حال شکست است و سوابق تور مقدس با مداد نگهداری می شوند
[ترجمه ترگمان]تاریخ در حال به دست آوردن رکورد و رکوردهای sacrosanct است که در مداد نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They distorted the sacrosanct free play of competition.
[ترجمه گوگل]آنها بازی آزاد مقدس رقابت را تحریف کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها نمایش آزاد و مقدس رقابت را تحریف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید