sacral

/ˈseɪkrəl//ˈseɪkrəl/

وابسته به مراسم مذهبی، تقدیسی، آشویی، سپنتا، وابسته به یا در نزدیکی استخوان خاجی (sacrum)، سرینی، خاجی، وابسته به استخوان خاجی، عجزی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or used for religious rites or observances.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or near the sacrum.

جمله های نمونه

1. The sacral horns appear in a great many images of religious significance.
[ترجمه گوگل]شاخ های مقدس در بسیاری از تصاویر با اهمیت مذهبی ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]شاخ sacral در بسیاری از تصاویر مهم مذهبی ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Actual shearing injury to the sacral tissues and the heels may even be caused by patients sliding forward on vinyl-covered chairs.
[ترجمه گوگل]آسیب برشی واقعی به بافت‌های خاجی و پاشنه‌ها حتی ممکن است در اثر لغزش بیماران به سمت جلو روی صندلی‌های پوشیده از وینیل ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]آسیب زدن نهایی به بافت های sacral و پاشنه ممکن است توسط بیمارانی که روی صندلی های vinyl می لغزد ممکن است ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods: 4cases of sacral nerve root compression without lumbar disc protrusion were treated with laminectomy or decompression of the intervertebral foramen.
[ترجمه گوگل]روش کار: 4 مورد فشردگی ریشه عصب ساکرال بدون بیرون زدگی دیسک کمر با لامینکتومی یا رفع فشار سوراخ بین مهره ای درمان شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۴ مورد از compression ریشه عصبی sacral بدون lumbar، با laminectomy یا برداشت فشار از مجرای intervertebral تیمار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion. Wide or marginal en bloc excision of sacral chordoma and chondrosarcoma is associated with significant improvement in disease-free survival with acceptable perioperative morbidity rate.
[ترجمه گوگل]نتیجه برداشتن کامل یا حاشیه ای کوردوما ساکروم و کندروسارکوم با بهبود قابل توجهی در بقای عاری از بیماری با میزان عوارض حین عمل قابل قبول همراه است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری برش گسترده یا حاشیه ای در برش sacral chordoma و chondrosarcoma با بهبود قابل توجهی در بقای عاری از بیماری با نرخ شیوع perioperative قابل قبولی همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The middle sacral vein drains into the right common iliac vein.
[ترجمه گوگل]سیاهرگ ساکرال میانی به ورید ایلیاک مشترک سمت راست تخلیه می شود
[ترجمه ترگمان] قسمت وسطی مجرای لگن خاصره استخوان لگن داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Compression of sacral roots results in acute urinary retention.
[ترجمه گوگل]فشرده سازی ریشه های خاجی باعث احتباس حاد ادرار می شود
[ترجمه ترگمان]فشردگی ریشه های sacral منجر به نگهداری حاد ادراری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Resection of sacral tumors has been shown to improve survival, since the oncological prognosis is commonly correlated with the extent of local tumor control.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که برداشتن تومورهای خاجی بقا را بهبود می بخشد، زیرا پیش آگهی انکولوژیک معمولاً با میزان کنترل موضعی تومور در ارتباط است
[ترجمه ترگمان]Resection از تومور sacral برای بهبود بقا نشان داده شده است، چرا که رشد تومور شناسی (غده شناسی)معمولا با میزان کنترل تومور در سطح محلی ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods From 1993 to 20017 cases of huge sacral pressure sore were repaired using the pedicled upper part gluteus maximum myocutaneous flap .
[ترجمه گوگل]روش‌ها از سال 1993 تا 20017 موارد زخم فشاری بزرگ ساکرال با استفاده از فلپ میوکوتنوس ماکزیمم قسمت فوقانی گلوتئوس پدیکال ترمیم شد
[ترجمه ترگمان]روش ها از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱۷ موارد از فشار شدید فشار خون با استفاده از قسمت بالایی عضله سرینی بالا و حداکثر دریچه myocutaneous تعمیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lateral sacral vein anastomoses with superior gluteal vein. The presacral veniplex has wide souse and is full of anastomosis.
[ترجمه گوگل]آناستوموز ورید ساکرال جانبی با ورید گلوتئال فوقانی ورید پره ساکرال دارای سوپ پهن و پر از آناستوموز است
[ترجمه ترگمان] پاس میده که رگه رگه gluteal از سیاه رگ gluteal داره The presacral souse و پر از anastomosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To report anterior sacral meningocele in pelvic cavity and to discuss its clinical features, diagnostic procedures and operative approach.
[ترجمه گوگل]هدف گزارش مننگوسل ساکرال قدامی در حفره لگن و بحث در مورد ویژگی های بالینی، روش های تشخیصی و رویکرد جراحی آن
[ترجمه ترگمان]هدف گزارش meningocele قدامی meningocele قدامی در حفره لگن و بحث در مورد ویژگی های بالینی آن، روش های تشخیصی و رویکرد اجرایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Parts of the body controlled by the sacral plexus and this chakra include the skeleton system, the legs, and the elimination system.
[ترجمه گوگل]قسمت هایی از بدن که توسط شبکه خاجی و این چاکرا کنترل می شود شامل سیستم اسکلت، پاها و سیستم حذف است
[ترجمه ترگمان]بخش هایی از بدن که توسط شبکه کوروئید اداره می شود و این چاکرا نه شامل سیستم اسکلت، پاها و سیستم حذف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. First, only one sacral nerve is reinnervated, but the sacral autonomic outflow derives from S2–S5 on both sides.
[ترجمه گوگل]اول، فقط یک عصب خاجی دوباره عصب دهی می شود، اما خروجی اتونوم ساکرال از S2-S5 در هر دو طرف منشأ می گیرد
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، تنها یک عصب sacral reinnervated است، اما the outflow autonomic از S۲ - ۵ در هر دو طرف مشتق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods: The structures concerned with sacral canal blocking were dissected in 50 sacra and 30 adult specimens.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: ساختارهای مربوط به انسداد کانال خاجی در 50 نمونه ساکرا و 30 نمونه بالغ تشریح شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: سازه های مربوط به مسدود شدن کانال sacral در ۵۰ sacra و ۳۰ نمونه بزرگ سال مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion: Tramadol injected sacral canal is safe and effective.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: کانال ساکرال تزریقی ترامادول بی‌خطر و مؤثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: tramadol تزریق شده به کانال sacral ایمن و موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sacral plexus - Form the sciatic as well as other nerves that go to muscles, joints and other structures of the les, knee, ankle, feet and toes.
[ترجمه گوگل]شبکه خاجی - سیاتیک و همچنین سایر اعصابی را که به عضلات، مفاصل و دیگر ساختارهای زانوها، زانو، مچ پا، پاها و انگشتان پا می‌رود، تشکیل می‌دهد
[ترجمه ترگمان]شبکه کوروئید به مانند اعصاب و اعصاب دیگر که به ماهیچه ها، مفاصل و دیگر ساختارهای بدن، زانو، مچ پا، پاها و پاها مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to religious rites and practices; of or pertaining to the sacrum (anatomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس