sacking

/ˈsækɪŋ//ˈsækɪŋ/

معنی: گونی، غارتگری، چتایی
معانی دیگر: (پارچه ی ضخیم و ارزان برای کیسه و غیره) گونی، پلاس، گوردین، درحال یورش وچپاول

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a coarse heavy cloth woven of hemp, jute, or the like, usu. used to make sacks.

جمله های نمونه

1. Did the BBC act reasonably in sacking the journalist?
[ترجمه گوگل]آیا بی بی سی در اخراج روزنامه نگار معقولانه عمل کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا بی بی سی بطور منطقی اقدام به اخراج خبرنگار کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He drew his rifle from its sacking cover.
[ترجمه گوگل]تفنگش را از روکش گونی بیرون کشید
[ترجمه ترگمان]تفنگش را از روی جلد خود بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The company acted correctly in sacking him.
[ترجمه گوگل]شرکت در اخراج او به درستی عمل کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت به درستی با اخراج او عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He incurred the odium of everyone by sacking the old caretaker.
[ترجمه گوگل]او با اخراج سرایدار پیر باعث ناراحتی همه شد
[ترجمه ترگمان]او the را که از سرایدار مدرسه اخراج شده بود به خاطر آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You're sacking me. Don't try to dress it up as a career move.
[ترجمه گوگل]تو منو اخراج میکنی سعی نکنید آن را به عنوان یک حرکت شغلی بپوشانید
[ترجمه ترگمان]تو که از من خوشت میاد سعی نکن که به عنوان یک حرکت شغلی دست و پا بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They were sacking the potatoes in the field.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی ها را در مزرعه گونی می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در مزرعه سیب زمینی پخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. EWS carried out further bloodletting by sacking senior employees, but has acquired a new chief executive.
[ترجمه گوگل]EWS با اخراج کارکنان ارشد، خون‌ریزی بیشتری انجام داد، اما مدیر اجرایی جدیدی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]EWS با اخراج کارمندان ارشد، خونریزی بیشتر را انجام داد، اما یک مدیر اجرایی جدید را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gedge found the experience of sacking Shaun Charman very traumatic but he still had the resolution to see it through.
[ترجمه گوگل]جج تجربه اخراج شان چارمن را بسیار دردناک می‌دانست، اما او هنوز تصمیم داشت که آن را به پایان برساند
[ترجمه ترگمان]Gedge تجربه اخراج شان را بسیار traumatic یافت، اما او هنوز تصمیم گرفته بود تا آن را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is always a dodgy business, sacking a manager or calling for his sacking.
[ترجمه گوگل]اخراج یک مدیر یا درخواست برکناری او همیشه یک کار بد است
[ترجمه ترگمان]همیشه کار خطرناکی است، یک مدیر را اخراج کرده و یا اخراج او را صدا می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their sacking came on June 20, soon after the president had also sacked an unpopular minister of defense.
[ترجمه گوگل]برکناری آنها در 20 ژوئن اتفاق افتاد، بلافاصله پس از آن که رئیس جمهور وزیر دفاع نامحبوب را نیز برکنار کرد
[ترجمه ترگمان]اخراج آن ها در روز ۲۰ ژوئن به زودی پس از آن صورت گرفت که رئیس جمهور هم وزیر دفاع غیر محبوب را اخراج کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His ankles, bound with sacking and hairy hand, Rubbed each other, resettling.
[ترجمه گوگل]قوزک پاهایش را که با گونی و دست پر مو بسته شده بود، به هم مالیدند و جابجا شدند
[ترجمه ترگمان]مچ پاهایش که با پارچه کهنه و پرمو قرار داشت، صورت همدیگر را ببند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No Forest board would ever dream of sacking him.
[ترجمه گوگل]هیچ هیئت مدیره جنگل هرگز آرزوی اخراج او را نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]هیچ تخته ای از چوب جنگلی او را در خواب ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tackle Dana Stubblefield sacking Aikman twice for a total loss of 17 yards.
[ترجمه گوگل]دانا استابلفیلد را با دوبار اخراج آیکمن با 17 یارد از دست دادن، تکل کنید
[ترجمه ترگمان]دنا Stubblefield را دو بار به خاطر یک فقدان کامل ۱۷ یارد از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And don't bother sacking me for cheek.
[ترجمه گوگل]و به خاطر گونه اخراجم نکن
[ترجمه ترگمان]و من رو به خاطر cheek اذیت نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His sacking is a clear message to other officers that they will receive no sympathy for their indiscretions.
[ترجمه گوگل]اخراج او پیامی روشن برای سایر افسران است که آنها با بی احتیاطی خود هیچ همدردی نخواهند کرد
[ترجمه ترگمان]کار اخراج او یک پیام روشن به افسران دیگر است که آن ها هیچ گونه همدردی برای indiscretions خود دریافت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گونی (اسم)
sack, gunny, sacking

غارتگری (اسم)
robbery, incursion, ransack, sack, pillage, plunder, sacking, marauding, plundering, pillaging

چتایی (اسم)
sacking, jute

تخصصی

[نساجی] گونی - گونی دوزی - چتایی

انگلیسی به انگلیسی

• sackcloth, coarse fabric used to make sacks
the sacking of someone is their dismissal from their job.
the sacking of a place is its destruction, especially by an invading army.
sacking is rough woven material that is used to make sacks.

پیشنهاد کاربران

تو گونی کردن
یورش
1 اخراج ( از کار )
2 غارت، چپاول
3 درکیسه ریزی، کیسه سازی

بپرس