sackful

/ˈsækfəl//ˈsækfʊl/

به اندازه ی یکی کیسه، بقدر یک گونی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: sackfuls
• : تعریف: the amount a sack can or does hold.
مشابه: sack

جمله های نمونه

1. a sackful of rice
یک کیسه برنج

2. We delved through a sackful of letters to draw the winning name.
[ترجمه گوگل]برای ترسیم نام برنده، یک کیسه نامه را بررسی کردیم
[ترجمه ترگمان]یه کیسه پر از نامه رو گذاشتیم تا اسم برنده رو بکشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "Rotten apples, " was the answer. "A whole sackful for the pigs. "
[ترجمه گوگل]جواب این بود: سیب های گندیده "یک گونی کامل برای خوک ها "
[ترجمه ترگمان]\"جواب این بود:\" سیب های Rotten، یک کیسه کامل برای خوکان \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Not to mention half a ton of bloat, several wagonloads of smuts, and a sackful of matted hair.
[ترجمه گوگل]ناگفته نماند که نیم تن نفخ، چندین گاری خرچنگ و یک گونی موی مات شده
[ترجمه ترگمان]حتی یک تن پف و چند تا موی ژولیده و یک کیسه پر از موهای ژولیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Most television drama attracts some mail from interested viewers but rarely does that mail arrive by the sackful.
[ترجمه گوگل]بیشتر نمایش‌های تلویزیونی، برخی از نامه‌های بینندگان علاقه‌مند را به خود جذب می‌کنند، اما به ندرت آن نامه توسط فرد اخراج شده می‌رسد
[ترجمه ترگمان]بیشتر این درام تلویزیونی از بینندگان مشتاق دریافت می کند اما به ندرت این نامه را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Two books were soon to be published, and he had more books that might find publication. Money could be made out of them, and he would wait and take a sackful of it into the South Seas.
[ترجمه گوگل]قرار بود به زودی دو کتاب منتشر شود و او کتاب های بیشتری داشت که ممکن بود چاپ شود می شد از آنها پول درآورد، و او منتظر می ماند و یک گونی از آن را به دریاهای جنوب می برد
[ترجمه ترگمان]دو کتاب بزودی منتشر می شد، و کتاب های بیشتری داشت که ممکن بود انتشار یابد پول را می توان از آن ها به دست آورد، و او صبر می کرد و یک کیسه کیسه از آن به سوی دریاهای جنوب می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rather than selling their crop of Sichuan peppercorns from baskets on their backs, local farmers are loading them by the sackful onto trucks.
[ترجمه گوگل]کشاورزان محلی به‌جای فروش دانه‌های فلفل سیچوان از سبدهای روی پشت خود، آن‌ها را با گونی در کامیون‌ها بار می‌کنند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان محلی به جای اینکه محصول خود را از سبدهای چوبی به پشت خود بفروشند، در حال بارگیری آن ها از طریق کیسه کیسه به کامیون ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Letters and cards of support have been pouring in by the sackful.
[ترجمه گوگل]نامه ها و کارت های حمایت از سوی اخراج شدگان سرازیر شده است
[ترجمه ترگمان]نامه ها و کارت های حمایت از طرف کیسه کیسه پر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All this came after a first half in which the Reds could have hit a sackful.
[ترجمه گوگل]همه اینها پس از نیمه اول رخ داد که در آن قرمزها می توانستند یک اخراج را بزنند
[ترجمه ترگمان]همه این ها پس از نیمه اول ین بود که سرخ ها می توانستند به یک کیسه پر بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But a tiny sword is more like a dagger and most knights were too proud to carry a sackful of daggers.
[ترجمه گوگل]اما یک شمشیر کوچک بیشتر شبیه یک خنجر است و بیشتر شوالیه ها برای حمل یک کیسه خنجر مغرورتر از آن بودند
[ترجمه ترگمان]اما یک شمشیر کوچک بیشتر شبیه یک خنجر است و بیشتر شوالیه ها آن قدر مغرور بودند که یک گونی خنجر را حمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When we got home, Ma was out in the stable with a sackful of sugar smoothing him down and doing it mighty well, too.
[ترجمه گوگل]وقتی به خانه رسیدیم، ما در اصطبل بیرون آمده بود و یک گونی شکر او را صاف می کرد و این کار را نیز به خوبی انجام می داد
[ترجمه ترگمان]وقتی به خانه رسیدیم، مادر در اصطبل بود با کیسه پر از شکر که داشت او را صاف می کرد و این کار را هم خوب انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• amount of material that fills one sack

پیشنهاد کاربران

بپرس