sabot

/ˈsæboʊ//ˈsæbəʊ/

(از ریشه ی عربی)، کفش چوبی (که کشاورزان قرون وسطی می پوشیدند)، کفش چرمی که کف آن چوبی است، کفش چوبی روستاییان اروپا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a shoe made from a hollowed block of wood and worn by European peasants, esp. in France, the Netherlands, and Belgium.

(2) تعریف: a similar shoe or sandal, with leather uppers or bands across the top.

جمله های نمونه

1. He dodged cleverly when she threw her sabot at him.
[ترجمه گوگل]وقتی سابوت خود را به سمت او پرتاب کرد، با زیرکی طفره رفت
[ترجمه ترگمان]وقتی که she را به طرف او پرت کرد، به طور ماهرانه جاخالی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In England, the sabot took the form of the clog, a fabric mounted on a wooden platform.
[ترجمه گوگل]در انگلستان، سابوت شکل گرفتگی را به خود گرفت، پارچه ای که روی یک سکوی چوبی نصب شده بود
[ترجمه ترگمان]در انگلستان، sabot شکل clog را گرفتند و پارچه روی یک سکوی چوبی نصب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We bought a lot of small sabot, ready to go home as decoration.
[ترجمه گوگل]ما مقدار زیادی سابوت کوچک خریدیم، آماده رفتن به خانه به عنوان دکوراسیون
[ترجمه ترگمان]ما بسیاری از sabot کوچک را خریدیم که آماده رفتن به خانه به عنوان تزیین بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Imagine driving to Manakin - Sabot, outside of Richmond, Virginia, to see Jerry Parker's office in 199
[ترجمه گوگل]تصور کنید برای دیدن دفتر جری پارکر در سال 199 به سمت Manakin - Sabot، خارج از ریچموند، ویرجینیا رانندگی کنید
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که رانندگی به Manakin - Sabot، خارج از ریچموند، ویرجینیا، برای دیدن دفتر جری پارکر در ۱۹۹ مورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To solve the problem of sabot separation in experiments using light gas gun with short target chamber, a new type of sabot and its separation device were designed.
[ترجمه گوگل]برای حل مشکل جداسازی سابات در آزمایشات با استفاده از تفنگ گاز سبک با محفظه هدف کوتاه، نوع جدیدی از سابوت و دستگاه جداسازی آن طراحی شد
[ترجمه ترگمان]برای حل مساله جداسازی sabot در آزمایش ها با استفاده از مسلسل سبک با محفظه هدف کوتاه، نوع جدیدی از sabot و دستگاه جداسازی آن طراحی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Separation technology of model from sabot by the jet force at the barrel exit.
[ترجمه گوگل]فناوری جداسازی مدل از سابوت توسط نیروی جت در خروجی بشکه
[ترجمه ترگمان]فن آوری جداسازی مدل از sabot به وسیله نیروی جت در خروج بشکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Equally important to the ballistic range tests is the design of model and sabot .
[ترجمه گوگل]به همان اندازه برای آزمایش های برد بالستیک، طراحی مدل و سابوت مهم است
[ترجمه ترگمان]به همان اندازه که برای آزمایش های محدوده بالستیک مهم است، طراحی مدل و sabot است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The paper introduces the new application of plastics and its composites in ordnance, including using them as materials for armor, gun barrel, rotating band, obturator and sabot.
[ترجمه گوگل]این مقاله کاربرد جدید پلاستیک ها و کامپوزیت های آن را در مهمات معرفی می کند، از جمله استفاده از آنها به عنوان مواد زره، لوله تفنگ، نوار دوار، پرکننده و سابوت
[ترجمه ترگمان]این مقاله کاربرد جدیدی از پلاستیک ها و کامپوزیتهای آن را در انبار مهمات، از جمله استفاده از آن ها به عنوان مواد برای زره، لوله تفنگ، باند دوار، obturator و sabot معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The only thing that stood a chance of piercing the frontal armour of the Tiger was the British 17 - pounder gun, a weapon that boasted a revolutionary discarding tungsten sabot round.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که شانس سوراخ کردن زره جلویی ببر را داشت، اسلحه 17 پوندر بریتانیایی بود، سلاحی که دارای یک دور سابوت تنگستن انقلابی بود
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که شانسی برای سوراخ کردن زره نیم تنه پوست ببر ایستاده بود، تفنگ ۱۷ پوندی بریتانیایی بود، سلاحی که یک انقلابی را با کنار گذاشته بود که tungsten sabot را کنار می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The company was founded in 1997 and currently employs 206 people, specializing in the production of a variety of wooden, bamboo's, clothes brush, bath brush, shoe brush, wooden massager, sabot out.
[ترجمه گوگل]این شرکت در سال 1997 تاسیس شد و در حال حاضر 206 نفر متخصص در تولید انواع برس چوبی، بامبو، لباس، برس حمام، برس کفش، ماساژور چوبی، سابوت اوت مشغول به کار هستند
[ترجمه ترگمان]این شرکت در سال ۱۹۹۷ تاسیس شد و در حال حاضر از ۲۰۶ نفر متخصص در تولید انواع چوبی، بامبو، برس لباس، برس حمام، برس کفش، massager چوبی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tank fires mainly armor piercing fin - stabilized discarding sabot, high explosive anti - tank and high explosive munitions.
[ترجمه گوگل]این تانک عمدتاً سابوت های پرتاب کننده باله های سوراخ دار زرهی، ضد تانک های انفجاری قوی و مهمات انفجاری قوی شلیک می کند
[ترجمه ترگمان]این تانک عمدتا زرهی نافذ در کنار sabot، تانک ضد تانک با مواد منفجره بالا و مهمات با مواد منفجره بالا ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Soil as a result of low tide, the Dutch accepted the Gauls invented by the French sabot, and hundreds of years in the history of the Netherlands, given its typical characteristics.
[ترجمه گوگل]خاک در نتیجه جزر و مد، هلندی ها گول های اختراع شده توسط خرابکاران فرانسوی و صدها سال در تاریخ هلند را با توجه به ویژگی های معمول آن پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]خاک در نتیجه جزر و مد خفیف، گل ها را پذیرفت و مردم گل را پذیرفتند، و صدها سال در تاریخ هلند با توجه به ویژگی های معمول آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Every morning she went to a printing office, No. 3 Rue du Sabot, where she stitcher.
[ترجمه گوگل]او هر روز صبح به یک دفتر چاپ، شماره 3 خیابان دو سابوت، می رفت و در آنجا دوخت می زد
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح به چاپخانه می رفت، شماره سه کوچه du، که در آن دوز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper discusses a new meshing scheme about armor-piercing core and sabot of long rod AP, which adopts the structure of variational tooth clearance.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک طرح مش بندی جدید را در مورد هسته سوراخ کننده زره و سابوت میله بلند AP مورد بحث قرار می دهد، که ساختار تغییر فاصله دندان را اتخاذ می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد طرح شبکه بندی جدید مربوط به هسته piercing و sabot از AP استفاده می کند که ساختار پاک سازی دندان متغیر را می پذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[] کفش پناهگاه

انگلیسی به انگلیسی

• wooden shoe worn by european peasants, leather shoe with a thick wooden sole; one or several pieces of material that keeps an uncalibrated projectile centered inside a larger tube or launch container; dealing box for holding a few decks of playing cards

پیشنهاد کاربران

بپرس