saber

/ˈseɪbər//ˈseɪbə/

معنی: شمشیر، قداره، شمشیر بلند نظامی، با شمشیر زدن، با شمشیر کشتن
معانی دیگر: شمشیر (بلند و کمی خمیده - ویژه ی سواره نظام)، با شمشیر زدن یا کشتن، sabre شمشیر بلند نظامی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a heavy sword, often slightly curved, with one sharp edge.

(2) تعریف: a dueling or fencing sword with a cup-shaped hand guard and a two-edged blade.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: sabers, sabering, sabered
• : تعریف: to strike or injure with a saber.

جمله های نمونه

1. The warrior wears a saber at the waist.
[ترجمه گوگل]جنگجو یک شمشیر در کمر می بندد
[ترجمه ترگمان]جنگجو یک شمشیر به کمرش می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In saber fencing, a hit may be made with the point ' the cutting edge, or the forward third of the back edge.
[ترجمه گوگل]در حصار سابر ممکن است ضربه ای با نقطه ' لبه برش یا یک سوم جلویی لبه پشتی ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]در شمشیربازی، ممکن است با نوک لبه برشی و یا لبه جلو لبه عقب زده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Those guys put the Saber - Tooth Brothers in the hospital yesterday!
[ترجمه گوگل]آن بچه ها دیروز برادران صابر - دندان را در بیمارستان گذاشتند!
[ترجمه ترگمان]! اون آدما دیروز انجمن دندان دندان رو گذاشتن تو بیمارستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a response we're saber rattling with our Naval muscle in the south China Sea and Korean Peninsula.
[ترجمه گوگل]به عنوان پاسخ، ما با ماهیچه های نیروی دریایی خود در جنوب دریای چین و شبه جزیره کره در حال تکان خوردن هستیم
[ترجمه ترگمان]در پاسخ، ما در دریای چین، دریای چین و شبه جزیره کره، muscle را به صدا در می آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion Saber sheath trachea is a sign of rather severe COPD.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری نای غلاف سابر نشانه COPD نسبتاً شدید است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این نای یک نشانه از COPD است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A saber saw can accomplish the task, but a spiral blade moves the panel in any direction while cutting. This is especially helpful when navigating many small arcs and curves.
[ترجمه گوگل]یک اره سابر می تواند کار را انجام دهد، اما یک تیغه مارپیچ پانل را در هر جهتی در حین برش حرکت می دهد این به ویژه در هنگام پیمایش در بسیاری از قوس ها و منحنی های کوچک مفید است
[ترجمه ترگمان]شمشیری که دیده می شود می تواند کار را به انجام برساند، اما تیغه مارپیچی از هر جهت تابلو را به هنگام برش حرکت می دهد این کار به خصوص در زمانی مفید است که چند قوس و منحنی کوچک را هدایت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I have a saber from " Episode III. "
[ترجمه گوگل]من یک سابر از "اپیزود سوم" دارم
[ترجمه ترگمان]شمشیر \"قسمت سوم\" را دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In foil and saber, only the attacking fencer can score a point.
[ترجمه گوگل]در فویل و سابر فقط شمشیرباز مهاجم می تواند امتیاز بگیرد
[ترجمه ترگمان]در خنثی کردن شمشیر فقط دسته شمشیر مهاجم می تواند امتیاز کسب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How about this: do you keep a saber on your farm?
[ترجمه گوگل]در مورد این چطور: آیا در مزرعه خود سابر نگهداری می کنید؟
[ترجمه ترگمان]نظرت در مورد این چیه؟ تو یه شمشیر روی مزرعه خودت نگه می داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. C ? ? mo puede saber cuan oscuro est á un espacio determinado?
[ترجمه گوگل]سی ? mo puede saber cuan oscuro est á un espacio determinado؟
[ترجمه ترگمان]سی؟ شمشیر mo cuan oscuro a است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The saber hums and scintillates with a distinct sound.
[ترجمه گوگل]سابر با صدای مشخصی زمزمه می کند و سوسوزن
[ترجمه ترگمان]شمشیر از صدا در می آید و با صدای متمایزی برخورد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Team Saber instinctively dropped to a crouch. Ash pulled his sidearm.
[ترجمه گوگل]تیم صابر به طور غریزی به حالت خمیده افتاد خاکستر بازوی پهلویش را کشید
[ترجمه ترگمان]تیم Saber به طور غریزی خم شد و قوز کرد اش اسلحه کمری خود را کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ash motioned for Saber to move out.
[ترجمه گوگل]اش به صابر اشاره کرد که بیرون برود
[ترجمه ترگمان]اش به for اشاره کرد که برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Star Saber and his elite guard defeat Magmatron's inner circle. The rebellion is crushed.
[ترجمه گوگل]ستاره صابر و گارد نخبه اش حلقه درونی ماگماترون را شکست می دهند شورش سرکوب شده است
[ترجمه ترگمان]ستاره صابر و گارد برجسته او حلقه داخلی Magmatron را شکست دادند شورش درهم شکسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I use a heavy saber in fencing.
[ترجمه گوگل]من از سابر سنگین در شمشیربازی استفاده می کنم
[ترجمه ترگمان]من شمشیر سنگین در شمشیربازی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شمشیر (اسم)
blade, sword, steel, bilbo, saber, scimitar, knife, bolo, spit

قداره (اسم)
sword, saber, bolo, broadsword, falchion, sabre

شمشیر بلند نظامی (اسم)
saber, sabre

با شمشیر زدن (فعل)
saber, sabre

با شمشیر کشتن (فعل)
saber, sabre

انگلیسی به انگلیسی

• curved single-edged sword; (fencing) foil, double-edged sword with a blunt tip (also sabre)
strike or stab with a saber (also sabre)

پیشنهاد کاربران

انگلیسی صابر
شمشیر
saber ( ورزش ) ==واژه بیگانه: saberواژه مصوب: شمشیر زِبَرتنتعریف: شمشیری سبک با تیغة مثلثی تخت و نوک کند که دکمة فشار ندارد و امتیازات در صورتی ثبت می شود که شمشیر با پهلو و نوک تیغه و در محدودة امتیازی بالاتنه، شامل تنه و دست ها و سر وارد شود==saber ( ورزش ) ==واژه بیگانه: saberواژه مصوب: شمشیر زِبَرتنتعریف: شمشیری سبک با تیغة مثلثی تخت و نوک کند که دکمة فشار ندارد و امتیازات در صورتی ثبت می شود که شمشیر با پهلو و نوک تیغه و در محدودة امتیازی بالاتنه، شامل تنه و دست ها و سر وارد شود==saber ( ورزش )
...
[مشاهده متن کامل]

واژه مصوب: شمشیر زِبَرتن
تعریف: شمشیری سبک با تیغة مثلثی تخت و نوک کند که دکمة فشار ندارد و امتیازات در صورتی ثبت می شود که شمشیر با پهلو و نوک تیغه و در محدودة امتیازی بالاتنه، شامل تنه و دست ها و سر وارد شود

شمشیر
– He used a heavy saber in fencing
– The warrior wears a saber at the waist
از دم شمشیر گذرانیدن ؛ کشتن به شمشیر.
اسم یکی از رشته های ورزش شمشیر بازی
سابر ، /saubr/

بپرس