suckling

/ˈsəkl̩ɪŋ//ˈsʌkl̩ɪŋ/

معنی: کودک شیر خوار
معانی دیگر: (بچه انسان یا جانور) شیرخوار، شیرخواره، رضیع، سرجان ساکلینگ (شاعر انگلیسی)، طفل رضیع

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a young child or animal that has not yet been weaned.

جمله های نمونه

1. suckling is an instinct in mammals
شیر خوردن از پستان (مادر) غریزه ی جانوران پستاندار است.

2. We watched the cow suckling her calves.
[ترجمه گوگل]ما گاو را تماشا کردیم که گوساله هایش را می خورد
[ترجمه ترگمان]دیدیم که گاو گوساله بچه اش را بغل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Suckling is an instinct in mammals.
[ترجمه گوگل]شیر دادن یک غریزه در پستانداران است
[ترجمه ترگمان]ساکلینگ به نوعی غریزه در پستانداران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A young woman suckling a baby is one of life's most natural and delightful scenes.
[ترجمه گوگل]یک زن جوان در حال شیر دادن نوزاد یکی از طبیعی ترین و لذت بخش ترین صحنه های زندگی است
[ترجمه ترگمان]یک زن جوان در حال شیر دادن بچه است، یکی از جالب ترین و natural صحنه های زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The main course of the feast was roast suckling pig.
[ترجمه گوگل]غذای اصلی جشن خوک شیرخوار کباب بود
[ترجمه ترگمان]مسیر اصلی جشن کباب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Suckling me where your mouth suckled?
[ترجمه گوگل]من را در جایی که دهانت می مکید؟
[ترجمه ترگمان]به من بگو که دهان تو از کجا شیر می خورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If left untreated, they stop suckling and quickly get weakened.
[ترجمه گوگل]اگر درمان نشوند، شیر خوردن را متوقف کرده و به سرعت ضعیف می شوند
[ترجمه ترگمان]اگر درمان نشود، شیر را رها می کنند و به سرعت ضعیف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. While females are reproducing and suckling, males remain programmed to hunt and to defend their patch against predators.
[ترجمه گوگل]در حالی که ماده ها در حال تولید مثل و شیردهی هستند، نرها برای شکار و دفاع از لکه های خود در برابر شکارچیان برنامه ریزی شده اند
[ترجمه ترگمان]در حالی که ماده ها تولید می کنند و شیر می دهند، مردان برای شکار برنامه ریزی شده و برای دفاع از توده خود در برابر شکارچیان برنامه ریزی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Their tails wiggle furiously like suckling piglets in their effort to hold against a current many times bigger than them.
[ترجمه گوگل]دم آن‌ها مانند خوکچه‌های شیرده با عصبانیت تکان می‌خورد تا در برابر جریانی چند برابر بزرگ‌تر از خود مقاومت کنند
[ترجمه ترگمان]دنباله آن ها مانند شیر بچه خوک در تلاش آن ها برای نگه داشتن در برابر جریانی که چند برابر بزرگ تر از آن ها بود تکان می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The suckling pup may also be infected by ingestion of L3 in the milk during the first three weeks of lactation.
[ترجمه گوگل]توله شیرخوار همچنین ممکن است با مصرف L3 در شیر در سه هفته اول شیردهی آلوده شود
[ترجمه ترگمان]توله شیر نیز ممکن است به خاطر مصرف ماهی در شیر در طول سه هفته اول شیردهی، آلوده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For instance, an adult female will purr while suckling her kittens and when she courts a male.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک ماده بالغ هنگام شیر دادن بچه گربه های خود و هنگامی که با یک نر خواستگاری می کند، خرخر می کند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک زن بالغ، در حالی که به گربه او شیر می دهد، به خواب می رود و وقتی که او یک مرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Can Fabes' menu features dishes such as suckling pig served with lobster and lamb with figs.
[ترجمه گوگل]منوی Can Fabes دارای غذاهایی مانند خوک شیرده با خرچنگ و گوشت بره با انجیر است
[ترجمه ترگمان]منوی Fabes می تواند شامل غذاهایی مانند خوک شیر خوک باشد که با خرچنگ و بره همراه با figs سرو کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The famous dish is Castilla's roast pig, smoked suckling pig with herbs, cut with a plate, and then smashes the plate is the traditional custom.
[ترجمه گوگل]غذای معروف خوک کباب کاستیا است، خوک شیرده دودی با گیاهان، برش با بشقاب، و سپس شکستن بشقاب رسم سنتی است
[ترجمه ترگمان]غذای معروف گوشت خوک بریان است، گوشت خوک را با گیاهان می مکد و بشقاب را با یک بشقاب می برید و بعد بشقاب را به هم می کوبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Roast suckling pig is served for New Year's in Cuba, Spain, Portugal, Hungary, and Austria—Austrians are also known to decorate the table with miniature pigs made of marzipan.
[ترجمه گوگل]خوک شیرخوار کباب شده برای سال نو در کوبا، اسپانیا، پرتغال، مجارستان و اتریش سرو می‌شود اتریش‌ها نیز به تزئین میز با خوک‌های مینیاتوری ساخته شده از مارزیپان معروف هستند
[ترجمه ترگمان]خوک شیر گوساله برای سال نو در کوبا، اسپانیا، پرتغال، مجارستان، و اتریش - اتریشی نیز برای تزئین میز با خوک های کوچکی که از marzipan ساخته شده اند، استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Barbecued Suckling Pig is a dish that can't be missed in a Chinese Restaurant or Banquet in Singapore; it represents the high status of the host.
[ترجمه گوگل]خوک شیرخوار کباب شده غذایی است که نمی توان آن را در یک رستوران چینی یا ضیافت در سنگاپور از دست داد این نشان دهنده وضعیت بالای میزبان است
[ترجمه ترگمان]رستوران barbecued یک ظرفی است که در رستوران یا مهمانی چینی در سنگاپور مورد غفلت قرار نمی گیرد؛ این رستوران جایگاه بالایی میزبان را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کودک شیرخوار (اسم)
suckling

تخصصی

[علوم دامی] شیر خواری

انگلیسی به انگلیسی

• infant or young animal that is not yet weaned

پیشنهاد کاربران

بپرس