1. i stewed the beef for two hours
گوشت گاو را دو ساعت آرام پختم.
2. the accountants stewed in a windowless room eight hours a day
حسابدارها در یک اتاق بی پنجره روزی هشت ساعت از گرما کلافه میشدند.
3. she was so stewed up with anxiety that she could not sleep or eat at all
آنقدر از دلواپسی به خود میپیچید که اصلا خواب و خوراک نداشت.
4. Add some sugar to the stewed apple?it's still a bit tart.
[ترجمه ترگمان]کمی شکر به سیب stewed اضافه کنید؟ هنوز یک تارت میوه است
[ترجمه گوگل]بعضی از قند ها را به سیب خاردار اضافه کنید و آن را کمی ترشح کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The stewed apple was sour even with honey.
[ترجمه ترگمان]سیب پخته با عسل ترش شده بود
[ترجمه گوگل]سیب ترشیده حتی با عسل ریخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They all stewed in the boxcar.
[ترجمه ترگمان]همه در واگنهای باری stewed
[ترجمه گوگل]همه آنها در کامیون سوار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید ...