steam engine

/ˈstiːmˈendʒən//stiːmˈendʒɪn/

معنی: ماشین بخار، موتور بخار
معانی دیگر: ماشین بخار، موتور بخار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: steam-engine (adj.)
• : تعریف: an engine in which pressurized steam supplies mechanical energy, usu. by moving a piston in a closed cylinder.

جمله های نمونه

1. This is the shaft of a steam engine.
[ترجمه گوگل]این محور یک موتور بخار است
[ترجمه ترگمان]این محور موتور بخار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The steam engine was the workhorse of the Industrial Revolution.
[ترجمه گوگل]موتور بخار اسب کار انقلاب صنعتی بود
[ترجمه ترگمان]موتور بخار نیروی کارا انقلاب صنعتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Watt invented the steam engine.
[ترجمه گوگل]وات موتور بخار را اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]وات موتور بخار را اختراع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Who invented the steam engine?
[ترجمه گوگل]چه کسی ماشین بخار را اختراع کرد؟
[ترجمه ترگمان]کی موتور بخار رو اختراع کرده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This was the first commercially successful steam engine and was used for pumping water out of a mine.
[ترجمه گوگل]این اولین موتور بخار موفق تجاری بود و برای پمپاژ آب از معدن استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]این اولین موتور بخار موفق تجاری بود و برای پمپاژ آب از معدن استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Coal for the mill's steam engine was carried up the steep hill on donkeys.
[ترجمه گوگل]زغال سنگ برای موتور بخار آسیاب بر روی خرها از تپه شیب دار بالا برده می شد
[ترجمه ترگمان]زغال سنگ برای موتور بخار چوب بری، شیب تپه را با الاغ حمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. More money was invested and a steam engine installed in a purpose-built engine house attached to the main mill.
[ترجمه گوگل]پول بیشتری سرمایه گذاری شد و یک موتور بخار در موتورخانه ای که به آسیاب اصلی ساخته شده بود نصب شد
[ترجمه ترگمان]پول بیشتری سرمایه گذاری شده و یک موتور بخار که در یک خانه موتور ساخته شده با هدف متصل به کارخانه اصلی نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The steam engine was the missing link.
[ترجمه گوگل]موتور بخار حلقه مفقوده بود
[ترجمه ترگمان]موتور بخار یک حلقه گم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Like the steam engine, civil service was a valuable breakthrough in its day.
[ترجمه گوگل]مانند موتور بخار، خدمات ملکی در زمان خود یک پیشرفت ارزشمند بود
[ترجمه ترگمان]خدمات شهری مانند موتور بخار یک پیشرفت ارزشمند در روز خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Among his presents was a toy steam engine, and it quickly became Peter's favourite toy.
[ترجمه گوگل]در میان هدایای او یک موتور بخار اسباب بازی وجود داشت و به سرعت به اسباب بازی مورد علاقه پیتر تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]یکی از presents موتور بخار اسباب بازی بود و به سرعت تبدیل به اسباب بازی مورد علاقه پیتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bathing huts, a steam engine, cavalry on manoeuvre and beached fishing boats: it must have been lovely.
[ترجمه گوگل]کلبه های حمام، موتور بخار، سواره نظام در مانور و قایق های ماهیگیری ساحلی: باید دوست داشتنی بوده باشد
[ترجمه ترگمان]در زیر سقف، یک موتور بخار، یک موتور بخار، سوار نظام بود و قایق ماهیگیری را کنار کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The whistle blew on the old steam engine.
[ترجمه گوگل]سوت موتور بخار قدیمی دمید
[ترجمه ترگمان]صدای سوت قطار کهنه بخار به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was the capitalist who gave us the steam engine.
[ترجمه گوگل]این سرمایه دار بود که ماشین بخار را به ما داد
[ترجمه ترگمان]این سرمایه دار بود که موتور بخار را به ما داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The winding drum is powered by a small steam engine, operating through a worm-wheel and gear.
[ترجمه گوگل]درام پیچ در پیچ توسط یک موتور بخار کوچک کار می کند که از طریق یک چرخ و چرخ دنده کار می کند
[ترجمه ترگمان]درام پر پیچ وخم با یک موتور بخار کوچک که از طریق یک چرخ و لوازم جانبی عمل می کند، تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماشین بخار (اسم)
engine, steam engine, steamer

موتور بخار (اسم)
steam engine

تخصصی

[شیمی] ماشین بخار
[مهندسی گاز] ماشین بخار

انگلیسی به انگلیسی

• engine using pressurized steam to supply mechanical energy

پیشنهاد کاربران

بپرس