stall for time stall for time را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران Sunflower idiomaticTo intentionally cause a delay; to stop; to wait.از قصد/ از عمد ...معطل کردن وقت هدر کردن/دادنوقت تلف کردنکاری را طول دادن اتلاف وقت کردنزمان خریدنوقت خریدنTo delay or distract someone or something with evasive or prevaricating language or behavior in order to gain time.معطل کردن و حواس کسی پرت کردن/سر کسی رو گرم کردن برای اینکه کس دیگری وقت انجام کاری را پیدا کنه ! Sunflower زمان خریدنوقت خریدن معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها زهرا روشنی > Lipemia رومینا بهار > extreme interview فرهنگ > شاربن حسین > نسک (گلباف) 🖤MANI🖤 > depart 🖤MANI🖤 > departer فردی شکست خورده > تمام عقلی سپهر صدیقی نژاد > co text نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته حمیدرضا دادگر_فریمانFarhoodعلی حیدرFigureامین آریامحمدرضا ایوبی صانعمحمد حاتمی نژادSeyyedalith فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته حی داور بنده پروری بگسست نام کره ای رهگذران رب جلیل نگون اقبال غلتید