solon

/ˈsoʊlɒn//ˈsəʊlɒn/

معنی: سولن مقنن یونانی
معانی دیگر: سولن (حقوقدان و دولتمرد یونانی)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an Athenian statesman and lawgiver (638?-559? B.C.).

جمله های نمونه

1. Editor's Note : Athenian Jury Court, established by Solon, was attached to the Assembly in the beginning.
[ترجمه گوگل]یادداشت سردبیر: دادگاه هیئت منصفه آتن، که توسط سولون تأسیس شد، در ابتدا به مجمع الحاق شد
[ترجمه ترگمان]یادداشت سردبیر: دادگاه عالی آتن که توسط سولون به رسمیت شناخته شده است، در ابتدا به مجلس پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Having laid the foundations of material prosperity, Solon turned to the constitution.
[ترجمه گوگل]سولون پس از پی ریزی پایه های رفاه مادی، به قانون اساسی روی آورد
[ترجمه ترگمان]سولون، پس از آنکه پایه های رفاه مادی را بنیان نهادند، به قانون اساسی تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Indeed, the great lawgiver Solon once contemplated making marriage compulsory, and in Athens under Pericles bachelors were excluded from certain important public positions.
[ترجمه گوگل]در واقع، سولون، قانونگذار بزرگ، زمانی به اجباری کردن ازدواج فکر کرد و در آتن، در دوره پریکلس، مجردان از برخی مناصب مهم عمومی کنار گذاشته شدند
[ترجمه ترگمان]در واقع، قانونگذاری بزرگ lawgiver که زمانی به فکر ازدواج اجباری افتاد، و در آتن، تحت پریکلس، از مشاغل مهم دولتی محروم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The senate of 400 founded by Solon in ancient athens.
[ترجمه گوگل]مجلس سنای 400 نفر توسط سولون در آتن باستان تأسیس شد
[ترجمه ترگمان]سنای ۴۰۰ توسط سولون در آتن باستان تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Greek culture was climbing toward its classical peak, thanks to natural philosophers (Thales, Parmenides), early political leaders (Solon), engineers (Chersiphron), and poets (Sappho, Pindar).
[ترجمه گوگل]فرهنگ یونانی به لطف فیلسوفان طبیعی (تالس، پارمنیدس)، رهبران سیاسی اولیه (سولون)، مهندسان (چرسیفرون)، و شاعران (سافو، پیندار) به سمت اوج کلاسیک خود در حال صعود بود
[ترجمه ترگمان]فرهنگ یونانی به خاطر فلاسفه طبیعی (Thales، Parmenides)، رهبران سیاسی اولیه (Solon)، مهندسان (Chersiphron)و شاعران (سافو، رقصان)به اوج کلاسیک خود صعود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Solon thinks these findings are " just the beginning of a discussion, not the end ".
[ترجمه گوگل]سولون فکر می‌کند که این یافته‌ها «فقط آغاز بحث هستند، نه پایان»
[ترجمه ترگمان]سولون معتقد است که این یافته ها \"تازه شروع یک بحث، نه پایان\" هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. D . The hair solon is around the corner from the post office.
[ترجمه گوگل]د سولون مو در گوشه ای از اداره پست است
[ترجمه ترگمان]د مو solon در گوشه اتاق قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The weak and trusting character of Solon plunged Athens into slavery.
[ترجمه گوگل]شخصیت ضعیف و قابل اعتماد سولون، آتن را در بردگی فرو برد
[ترجمه ترگمان]سولون که ضعیف و متکی به اعتماد بودند، آتن را به بردگی کشانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Why do you call on the name of Solon?
[ترجمه گوگل]چرا نام سولون را صدا می کنی؟
[ترجمه ترگمان]چرا به اسم \"Solon\" زنگ می زنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An economic and political crisis around 600 was resolved by the reforms of Solon.
[ترجمه گوگل]یک بحران اقتصادی و سیاسی در حدود 600 با اصلاحات سولون حل شد
[ترجمه ترگمان]بحران اقتصادی و اقتصادی در حدود ۶۰۰ مورد از اصلاحات سولون گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The further political history of Athens up to the time of Solon is only imperfectly known.
[ترجمه گوگل]تاریخ سیاسی بعدی آتن تا زمان سولون به طور ناقصی شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]تاریخ سیاسی بیشتر آتن تا زمان سولون فقط به طور ناقص شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Call no man happy till he dies, he is at best but fortunate. -- Solon.
[ترجمه گوگل]هیچ کس را تا زمانی که بمیرد خوشحال نخوانید، او در بهترین حالت اما خوش شانس است -- سولون
[ترجمه ترگمان]وقتی او بمیرد، هیچ مردی خوشبخت نیست، اما خوشبخت نیست \"-\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سولن مقنن یونانی (اسم)
solon

انگلیسی به انگلیسی

• (c.638 - c.559 bc) athenian lawgiver and poet; wise lawmaker

پیشنهاد کاربران

بپرس