sitar

/ˈsɪtər//sɪˈtɑː/

معنی: سه تار
معانی دیگر: (فارسی) سه تار (در هند رواج دارد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: sitarist (n.)
• : تعریف: a lute of India with a long wide fretted neck, six or seven playing strings, and a number of resonating strings that produce sympathetic vibrations.

جمله های نمونه

1. Eva gave up learning Urdu and listening to sitar music at breakfast.
[ترجمه گوگل]ایوا از یادگیری اردو و گوش دادن به موسیقی سیتار در هنگام صبحانه دست کشید
[ترجمه ترگمان]اوا شروع به یادگیری زبان اردو و گوش دادن به موسیقی sitar در صبحانه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Oddly enough, the sitars have completely sold out.
[ترجمه گوگل]به اندازه کافی عجیب، سیتارها کاملاً فروخته شده اند
[ترجمه ترگمان]عجیب است که sitars کام لا فروخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. SLASH : I do have a very nice sitar that I got from India. Inever play it though. LOL!
[ترجمه گوگل]SLASH: من یک سیتار بسیار زیبا دارم که از هند گرفتم هر چند هرگز آن را بازی کنید روده بر شدن از خنده!
[ترجمه ترگمان]من یه sitar خیلی خوب دارم که از هند گرفتم با این وجود، من بازی را انجام می دهم لول!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jones, the daughter of sitar legend Ravi Shankar, is a pianist who takes inspiration from singers like Nina Simone and Billie Holiday.
[ترجمه گوگل]جونز، دختر اسطوره سیتار راوی شانکار، پیانیستی است که از خوانندگانی مانند نینا سیمون و بیلی هالیدی الهام می گیرد
[ترجمه ترگمان]جونز، دختر of (راوی شانکار)، نوازنده پیانو است که از خوانندگان مانند نینا سیمون و بیلی هالیدی الهام می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Indian sitar music works best, followed by classical music.
[ترجمه گوگل]موسیقی سیتار هندی بهترین کار را دارد و پس از آن موسیقی کلاسیک
[ترجمه ترگمان]music هندی به بهترین شکل کار می کند و موسیقی کلاسیک آن ها را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Then you trip over two violins, a sitar and a collection of other musical instruments, and find yourself staring at three teeth on a coffee-table.
[ترجمه گوگل]سپس روی دو ویولن، یک سیتار و مجموعه ای از آلات موسیقی دیگر می نشینید و می بینید که روی یک میز قهوه خوری به سه دندان خیره شده اید
[ترجمه ترگمان]سپس شما بر روی دو ویولون، یک sitar و مجموعه ای از ابزارهای موسیقی دیگر سفر خواهید کرد و متوجه می شوید که به سه دندان روی یک میز قهوه خیره شده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So--but he is the venerable sitar player.
[ترجمه گوگل]بنابراین - اما او نوازنده محترم سیتار است
[ترجمه ترگمان]خوب - - اما او the venerable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All the way, sitar Nuo guesses the dry dog excrement that sees go up, hastily pick up will hold a bag in.
[ترجمه گوگل]در تمام طول راه، سیتار نوئو حدس می‌زند که مدفوع خشک سگ که می‌بیند بالا می‌رود، با عجله برداشته، کیسه‌ای را در خود نگه می‌دارد
[ترجمه ترگمان]در تمام طول راه، sitar، حدس می زند که مدفوع سگ خشک که می بیند بالا می رود، با عجله یک کیسه در آن نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Musical instruments include the Sarangi, Sitar, Tabla, Tambora, and Tanpura.
[ترجمه گوگل]آلات موسیقی شامل سارنگی، سیتار، تبلا، تامبورا و تنپورا است
[ترجمه ترگمان]ابزارهای موسیقی شامل the، Sitar، tabla، Tambora و Tanpura هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Other instruments which Joe occasionally uses are Coral electro sitars and Deering banjos.
[ترجمه گوگل]سازهای دیگری که جو گهگاه از آنها استفاده می کند، الکترو سیتارهای کورال و بانجوهای گوزن هستند
[ترجمه ترگمان]ابزارهای دیگری که جو گهگاه از آن ها استفاده می کند Coral Coral و Deering banjos هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rashid and Shahid cooked up the idea while serving customers at the Sitar in Northgate, Darlington.
[ترجمه گوگل]رشید و شهید این ایده را در حین ارائه خدمات به مشتریان در سیتار در نورث گیت، دارلینگتون، به وجود آوردند
[ترجمه ترگمان]رشید و شهید این ایده را به هنگام خدمت به مشتریان در the، Darlington، تهیه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After extended listening to Ravi Shankar in his sleep, he taught himself to play the sitar.
[ترجمه گوگل]او پس از گوش دادن طولانی به راوی شانکار در خواب، نواختن سیتار را به خود آموخت
[ترجمه ترگمان]پس از گوش دادن به راوی شانکار در خواب، او به خود یاد داد که the را بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At once entrancing and meditative yet seductive and passionate the intense rhythms and sounds of Sitar Secrets will completely envelop and enthrall you!
[ترجمه گوگل]ریتم ها و صداهای شدید Sitar Secrets در عین حال جذاب و مراقبه و در عین حال اغوا کننده و پرشور شما را کاملاً در بر می گیرد و مجذوب خود می کند!
[ترجمه ترگمان]در عین حال مسحور کننده و در عین حال جذاب و در عین حال اغوا کننده و پر شور و پر شور و پر شور و صدا، به طور کامل شما را فرا می گیرد و شیفته می سازد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As years went by, the memory of his experience at the well gradually faded until one night, while he was walking in the moonlight, the sound of sitar music caught his attention.
[ترجمه گوگل]با گذشت سالها خاطره تجربه او در چاه کم کم رنگ باخت تا اینکه یک شب در حالی که زیر نور مهتاب راه می رفت صدای موسیقی سیتار توجهش را جلب کرد
[ترجمه ترگمان]با گذشت سال ها، خاطره تجربه او در چاه، کم کم محو شد تا یک شب، در حالی که در زیر نور ماه راه می رفت، صدای موسیقی sitar توجهش را جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سه تار (اسم)
cither, sitar, cittern, cithern

انگلیسی به انگلیسی

• stringed musical instrument from the lute family (originated in india)
a sitar is a type of stringed indian musical instrument.

پیشنهاد کاربران

{ساز} سیتار. ستار
مثال:
Her father was a famous Indian sitar player and her mother was a concert producer.
پدرش یک نوازنده ستار هندی معروف بود و مادرش یک سازنده کنسرت بود.

بپرس