95 1569 100 1 signifying واژه signifying در جمله های نمونه 1. full of sound and fury signifying nothing(شکسپیر) پر از سروصدا و خشونت و کاملا بی معنی2. full of sound and fury, signifying nothing(شکسپیر) پر از هیاهو و خشونت و عاری از هر گونه معنی معنی کلمه signifying به انگلیسی signifying• representative, indicative; expressive; meaningful signifying را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران علی اصغر سلحشور نشانگربیانگرنشان دهنده هومن ملاحزاده اشارهکردن به- ذکر کردن معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها زهرا روشنی > Lipemia رومینا بهار > extreme interview فرهنگ > شاربن حسین > نسک (گلباف) 🖤MANI🖤 > depart 🖤MANI🖤 > departer فردی شکست خورده > تمام عقلی سپهر صدیقی نژاد > co text نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته حمیدرضا دادگر_فریمانFarhoodعلی حیدرFigureامین آریامحمدرضا ایوبی صانعمحمد حاتمی نژادSeyyedalith فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته حی داور بنده پروری بگسست نام کره ای رهگذران رب جلیل نگون اقبال غلتید