1. She loves appearing on television and is no shrinking violet when it comes to expressing her views.
[ترجمه ترگمان]او عاشق ظاهر شدن در تلویزیون است و وقتی به بیان دیدگاههای خود میرسد، کمتر بنفش میشود
[ترجمه گوگل]او عاشق ظاهر شدن در تلویزیون می شود و در هنگام بیان دیدگاه هایش بنفش کوچکتری از خود نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She's no shrinking violet always ready to speak up for herself.
[ترجمه ترگمان]همیشه خودش را برای حرف زدن برای خودش آماده نمیکند
[ترجمه گوگل]او هیچ بنفش کوچکتری را که همیشه برای خودش حرف می زند آماده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Shrinking violet always ready to speak up for herself.
[ترجمه ترگمان]violet کوچک خود را همیشه آماده میکند تا با خودش حرف بزند
[ترجمه گوگل]همیشه بنفش کمتری برای خودش صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A rose bloom, a shrinking violet.
[ترجمه ترگمان]یک گل سرخ، یک گل سرخ
[ترجمه گوگل]شکوفه گل رز، بنفش کو ...