sharpie

/ˈʃɑːrpi//ˈʃɑːpi/

قایق بادی سبک، شیاد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: formerly, a long narrow fishing boat with a flat bottom, a centerboard, and one or two masts carrying triangular sails.

(2) تعریف: a quick-witted, shrewd, or cunning person, esp. one who cheats or swindles; sharper.
مشابه: cheat

جمله های نمونه

1. Others can associate with a common interest such breast cancer research (Avon), creativity (Sharpie), or outdoor hiking (Columbia).
[ترجمه گوگل]دیگران می توانند با علایق مشترکی مانند تحقیقات سرطان سینه (Avon)، خلاقیت (Sharpie)، یا پیاده روی در فضای باز (کلمبیا) ارتباط برقرار کنند
[ترجمه ترگمان]سایرین می توانند با علاقه مشترک به تحقیقات سرطان پستان، خلاقیت (Avon)، خلاقیت (Sharpie)، یا پیاده روی بیرونی (کلمبیا)ارتباط برقرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If you scuff a shoe, he reveals, "A Sharpie the color of your shoe can save the day!"
[ترجمه گوگل]اگر یک کفش را بکوبید، او نشان می دهد: "یک شارپی به رنگ کفش شما می تواند روز را نجات دهد!"
[ترجمه ترگمان]او نشان می دهد که اگر شما یک کفش بخرید، رنگ کفش شما می تواند روز را ذخیره کند! \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Use a Sharpie to write your vegetable and fruit names.
[ترجمه گوگل]برای نوشتن نام سبزیجات و میوه های خود از شارپی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از a برای نوشتن نام سبزیجات و میوه ها استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You could also make your own temporary tattoo. Sharpie markers, body paints, and pens work well for writing on your skin too. (Just make sure they're non-toxic and you're not allergic to it!
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید خالکوبی موقت خود را بسازید نشانگرهای شارپی، رنگ های بدن و خودکارها برای نوشتن روی پوست شما نیز به خوبی کار می کنند (فقط مطمئن شوید که آنها غیر سمی هستند و شما به آن حساسیت ندارید!
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید خال کوبی موقت خود را نیز انجام دهید مارکرهای Sharpie، رنگ بدن، و pens برای نوشتن بر روی پوستتان به خوبی کار می کنند (فقط مطمئن شوید که آن ها غیر سمی هستند و نسبت به آن حساسیت ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Washing off the Sharpie, I reckoned, would be a lot easier than coming back for a surgical do-over.
[ترجمه گوگل]به نظر من شستن شارپی بسیار ساده تر از برگشتن برای انجام عمل جراحی است
[ترجمه ترگمان]به نظر من شستن off خیلی آسان تر از بازگشت به یک عمل جراحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The message was scrawled with a black sharpie pen he didn't bother to recap on a manila folder from our home office file drawer.
[ترجمه گوگل]این پیام با یک خودکار سیاه و سفید حک شده بود که او حوصله سرپوش گذاشتن بر روی یک پوشه مانیلایی از کشوی فایل دفتر خانه ما را به خود نداد
[ترجمه ترگمان]این پیام با یک قلم sharpie سیاه نوشته شده بود، او به زحمت پرداختن به پوشه مانیل را از کشو پرونده دفتر خود به خود زحمت نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You could also make your own temporary tattoo. Sharpie markers, body paints, and pens work well for writing on your skin too.
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید خالکوبی موقت خود را بسازید نشانگرهای شارپی، رنگ های بدن و خودکارها برای نوشتن روی پوست شما نیز به خوبی کار می کنند
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید خال کوبی موقت خود را نیز انجام دهید مارکرهای Sharpie، رنگ بدن، و pens برای نوشتن بر روی پوستتان به خوبی کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I must say, I am trying to live my life with a sharpie marker approach. You can't erase the strokes you've made, but each step is much bolder and more deliberate.
[ترجمه گوگل]باید بگویم، من سعی می کنم زندگی خود را با رویکردی تیزبینانه زندگی کنم شما نمی توانید ضرباتی را که انجام داده اید پاک کنید، اما هر مرحله بسیار جسورانه تر و سنجیده تر است
[ترجمه ترگمان]باید بگم که دارم سعی می کنم با یه ماژیک ماژیک زندگی کنم شما نمی توانید the را که ساخته بودید پاک کنید، اما هر قدم خیلی جسورتر و more
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Can you remember or should I write it on your chest with a Sharpie?
[ترجمه گوگل]یادت هست یا با شارپی روی سینه ات بنویسم؟
[ترجمه ترگمان]یادت میاد یا باید روی سینه ات بنویسم که با ماژیک می نوشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One time I was waking up on a plane, it had been a long flight and I didn't have eyeliner — so I used a Sharpie.
[ترجمه گوگل]یک بار در هواپیما از خواب بیدار می شدم، پرواز طولانی بود و من خط چشم نداشتم - بنابراین از شارپی استفاده کردم
[ترجمه ترگمان]یک دفعه در یک هواپیما بیدار شدم، پرواز طولانی و من هم خط چشم نداشتم، بنابراین از یک علامت با ماژیک استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some of the projects on her website are sponsored, such as the pencil case she turned into a clutch bag using Sharpie markers.
[ترجمه گوگل]برخی از پروژه های وب سایت او حمایت مالی می شوند، مانند جعبه مدادی که او با استفاده از نشانگرهای شارپی به کیف کلاچ تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]برخی از پروژه ها در وب سایت او تحت حمایت مالی هستند، مانند پرونده مداد، او با استفاده از مارکرهای Sharpie به یک کیف دستی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• flat-bottomed fishing boat equipped with triangular sails (nautical); sharper; alert person

پیشنهاد کاربران

بپرس