seventh

/ˈsevənθ//ˈsevnθ/

معنی: یک هفتم، هفتم، هفتمین
معانی دیگر: هفتمین (7th)

جمله های نمونه

1. he seventh class
کلاس هفتم

2. the seventh year of their marriage
هفتمین سال ازدواج آنها

3. god blessed the seventh day and sanctified it
(انجیل) خداوند روز هفتم را برکت داد و آن را مقدس اعلام کرد.

4. i want the seventh
هفتمی را می خواهم.

5. each of the seven thieves took a seventh of the money
هر یک از هفت دزد یک هفتم پول را برداشت.

6. the conquest and islamization of iran in the seventh century
تسخیر و اسلامی کردن ایران در سده ی هفتم میلادی

7. the conversion of britain to christianity took place in the seventh century
گروش انگلستان به مسیحیت در قرن هفتم میلادی صورت گرفت.

8. He was knocked out in the seventh round.
[ترجمه گوگل]او در راند هفتم ناک اوت شد
[ترجمه ترگمان]بار هفتم را بی هوش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I was the seventh child in a family of
[ترجمه Fatemeh 💐❤😍] من هفتمین فرزند خانواده هستم
|
[ترجمه گوگل]من هفتمین فرزند یک خانواده بودم
[ترجمه ترگمان]من کودک هفتم در خانواده ای بودم که
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now that he's been promoted he's in seventh heaven.
[ترجمه گوگل]اکنون که او ارتقا یافته است، او در آسمان هفتم است
[ترجمه ترگمان]حالا که او ترفیع گرفته، در آسمان هفتم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The champion knocked Biggs out in the seventh round.
[ترجمه گوگل]قهرمان در راند هفتم بیگز را ناک اوت کرد
[ترجمه ترگمان]قهرمان مسابقه را در دور هفتم انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. July is the seventh month of the year.
[ترجمه گوگل]جولای هفتمین ماه سال است
[ترجمه ترگمان]ژوییه یکی از ماه های ژوئیه (میلادی)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We are located on the seventh floor of the building.
[ترجمه گوگل]ما در طبقه هفتم ساختمان قرار داریم
[ترجمه ترگمان]ما در طبقه هفتم ساختمان قرار داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A child fell from the seventh floor of a block of flats.
[ترجمه گوگل]یک کودک از طبقه هفتم یک واحد مسکونی سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]بچه ای از طبقه هفتم یک بلوک آپارتمان به زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She is now seventh in line of succession to the throne.
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر هفتمین ردیف جانشینی تاج و تخت است
[ترجمه ترگمان]او اکنون هفتمین جانشین سلطنت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The play is open to all seventh and eighth graders.
[ترجمه گوگل]نمایش برای تمامی دانش آموزان پایه هفتم و هشتم آزاد است
[ترجمه ترگمان]این نمایش برای همه کلاس هفتمی و هشتم باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He's pulled up from the seventh to the second place.
[ترجمه گوگل]او از رتبه هفتم به رتبه دوم رسیده است
[ترجمه ترگمان]او از جایگاه هفتم تا مکان دوم بالا کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یک هفتم (صفت)
seven, seventh

هفتم ()
seven, seventh

هفتمین ()
seven, seventh

تخصصی

[ریاضیات] هفتم، یک هفتم

انگلیسی به انگلیسی

• number 7 in a series; one part of seven equal parts, 1/7
next after the sixth; being one of 7 equal parts
the seventh item in a series is the one that you count as number seven.
a seventh is one of seven equal parts of something.

پیشنهاد کاربران

بپرس