semicolon

/ˌsemɪˈkoʊlən//ˌsemɪˈkəʊlən/

معنی: واوک و نقطه، نقطه و ویرگول بدین شکل ;
معانی دیگر: (نقطه گذاری - این نشان ;) نقطه ویرگول، نقطه بند، نیم وک (از ((ویرگول)) یا ((وج)) قوی تر و از نقطه ضعیف تر است)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a punctuation mark (;) used to separate independent clauses within a sentence, indicating a less distinct break than that marked by a period, or used to separate clauses or phrases containing commas.

جمله های نمونه

1. A semicolon following a prompt string is an acceptable alternative to a comma.
[ترجمه گوگل]نقطه ویرگول به دنبال یک رشته اعلان جایگزین قابل قبولی برای کاما است
[ترجمه ترگمان]نقطه و ویرگول پس از یک نخ، یک جایگزین قابل قبول برای یک کاما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A spurious semicolon has lost its defiant power to separate life from death.
[ترجمه گوگل]یک نقطه ویرگول جعلی قدرت سرکشی خود را برای جدا کردن زندگی از مرگ از دست داده است
[ترجمه ترگمان]نقطه و ویرگول باعث از دست دادن قدرت defiant برای جدا کردن زندگی از مرگ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Using subscript comma and subscript semicolon notation a standard space-time derivative is written whilst a covariant derivative is written.
[ترجمه گوگل]با استفاده از کاما زیرنویس و علامت نقطه ویرگول زیرنویس، یک مشتق استاندارد فضا-زمان نوشته می شود در حالی که یک مشتق کوواریانت نوشته می شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ویرگول و semicolon subscript یک مشتق زمان - زمان استاندارد نوشته می شود در حالی که یک مشتق covariant نوشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whenever you use a semicolon, note that you also had the option of using a full stop instead.
[ترجمه گوگل]هر زمان که از نقطه ویرگول استفاده می کنید، توجه داشته باشید که به جای آن می توانید از نقطه ویرگول نیز استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]هر وقت از a استفاده می کنید، توجه داشته باشید که گزینه استفاده از یک توقف کامل را نیز دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Specify comma, tab, semicolon, or another character.
[ترجمه گوگل]کاما، تب، نقطه ویرگول یا کاراکتر دیگری را مشخص کنید
[ترجمه ترگمان]ویرگول، تب، نقطه و ویرگول، یا یک کاراکتر دیگر را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Separate multiple warning numbers with a comma or semicolon.
[ترجمه گوگل]چندین شماره هشدار را با کاما یا نقطه ویرگول از هم جدا کنید
[ترجمه ترگمان]تعداد اخطارهای متعدد جداگانه با ویرگول یا ویرگول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The procedure should be end with semicolon.
[ترجمه گوگل]این روش باید با نقطه ویرگول به پایان برسد
[ترجمه ترگمان]این روش باید با نقطه و ویرگول تمام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The recipients'mail address should not include any comma, semicolon or sign.
[ترجمه گوگل]آدرس پست الکترونیکی گیرندگان نباید دارای کاما، نقطه ویرگول یا علامت باشد
[ترجمه ترگمان]نشانی پست کنندگان نباید شامل هر کاما، نقطه و نقطه و علامت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In Java, each statement ends with a semicolon.
[ترجمه گوگل]در جاوا هر عبارت با نقطه ویرگول به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]در جاوا، هر بیانیه با نقطه و ویرگول تمام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Always include a semicolon at the end of the job definition.
[ترجمه گوگل]همیشه یک نقطه ویرگول در انتهای تعریف شغل قرار دهید
[ترجمه ترگمان]همیشه نقطه و ویرگول در پایان تعریف کار را در بر داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An expression followed by a semicolon. An expression statement causes the expression to be evaluated.
[ترجمه گوگل]عبارتی که با نقطه ویرگول دنبال می شود یک عبارت عبارت باعث ارزیابی عبارت می شود
[ترجمه ترگمان]حالتی که نقطه و ویرگول را دنبال می کند بیان بیان باعث می شود که بیان مورد ارزیابی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The entire statement is terminated with a semicolon after the closing parenthesis.
[ترجمه گوگل]کل عبارت با یک نقطه ویرگول پس از پرانتز بسته خاتمه می یابد
[ترجمه ترگمان]کل بیانیه با a پس از آخرین پرانتز پایان می پذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Specifies a semicolon - delimited list of directories to clean.
[ترجمه گوگل]یک نقطه ویرگول را مشخص می کند - لیستی از فهرست های محدود شده از دایرکتوری ها برای تمیز کردن
[ترجمه ترگمان]فهرست semicolon - مشخص شده را مشخص می کند تا تمیز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The semicolon is an or operator between each function definition.
[ترجمه گوگل]نقطه ویرگول یک یا عملگر بین هر تعریف تابع است
[ترجمه ترگمان]ویرگول یک یا عملگر بین هر تعریف تابع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A semicolon was found after a control statement that contains no instructions.
[ترجمه گوگل]یک نقطه ویرگول پس از یک دستور کنترل که حاوی هیچ دستورالعملی نیست، پیدا شد
[ترجمه ترگمان]ویرگول بعد از یک بیانیه کنترل پیدا شده است که هیچ دستورالعمل ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

واوک و نقطه (اسم)
semicolon

نقطه و ویرگول بدین شکل ; (اسم)
semicolon

انگلیسی به انگلیسی

• punctuation mark consisting of a period over a comma (the mark ; )
a semi-colon is the sign (;) which is used in writing to separate parts of a sentence or to indicate a pause.

پیشنهاد کاربران

علائم نگارشی به انگلیسی:
full stop ( British ) / full point ( British ) /stop ( British ) / period ( American ) = نقطه ( . )
question mark = علامت سوال ( ❓️ )
exclamation mark ( British ) / exclamation point ( American ) = علامت تعجب ( ❗️ )
...
[مشاهده متن کامل]

comma = ویرگول (  ,   )
colon = دونقطه ( : )
semicolon = نقطه ویرگول (  ;   )
hyphen = خط پیوند، خط ربط ( - )
em dash = خط تیره ( — )
en dash = خط تیره ( – )
* نکته: تفاوت این دو dash در این موارد است:
em dash
۱: برای اضافه کردن اطلاعات بیشتر مثال: There has been an increase—though opposed by many people—in the education system.
۲: گاهی به جای comma, colon و پرانتز و همچنین برای تاکید می آید
en dash
۱: برای نوشتن فواصل زمانی استفاده می شود مثال: July 5th–9th
۲: برای نشان دادن یک relationship بین دو چیز استفاده می شود مثال: Tehran–Los Angeles flight
brackets ( American ) / square brackets ( British ) = کروشه ( [ ] )
parentheses ( American ) / round bracket ( British ) / brackets ( British ) = پرانتز ( )
* نکته: brackets در انگلیسی بریتیش می تواند پرانتز معنا دهد اما در انگلیسی امریکن فقط به معنای کروشه است
braces = آکولاد ( { } )
apostrophe (  ʼ  ) = آپاستروفی
quotation marks / quotes / speech marks / inverted commas ( British ) = نشان نقل قول (  ʼ ‘ ) و (   ”  “ )
slash / oblique ( British ) = اسلش ( / )
backslash = ( \ )
hash ( British ) / hash sign ( British ) / pound sign ( American ) = ( # )
asterisk = ستاره ( * )
ampersand = ( & )
guillemets = گیومه
* نکته: این کلمه فرانسوی است و تلفظ آن ( گیمِی ) می باشد
tilde = ( ~ )
ellipsis = سه نقطه ( . . . )

نقطه ویرگول ، خواستار به پایان، مجبور به ادامه. .
نقطه ویرگول این علامت ؛ ؛
علامت ویلگون و نقطه روی هم
؛

بپرس