94 1560 100 1 self absorption /ˈselfəbˈzɔːrpʃn̩/ /selfəbˈzɔːpʃn̩/به خود اندیشی، همیشه به فکر خود بودن، درخود رفتگی، خود جذبی، غرق در خویش، غرق شدن در افکار معنی self absorption در دیکشنری تخصصی self absorption[شیمی] خود جذبی[برق و الکترونیک] خود - جذبی جذب تابش در ماده ای که تابش را گسیل می کند و سطح تابش را کاهش می دهد . برای حفظت در برابر آن باید حفاظت های بیشتری را ایجاد کرد .[بهداشت] غرق شدن در افکار | Self acting | Self acting mule | Self actor mule | self actualization | self adapting | self absorption را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران زهرا احمدی خود شیفته حمید انصاری خودشیفتگی معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها صلاحالدین کلانتری > داد بان امیرحسین > کزو سوگندسبحانی > تلاش افتخارامیز مهدیار > can afford to مرتضی احمدی > بروبچ م ک > track مرتضی احمدی > هم خانواده عصر سمیه > IVH نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته اکبر روشنیسیدحسین اخوان بهابادیDark Light Farhoodعلی حیدرمحمدرضا ایوبی صانعحمیدرضا دادگر_فریمانمحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته رب جلیل حی داور تسخیر ناپذیر بنده پروری بگسست هیتر نام کره ای غرق تفکر