salver

/ˈsælvər//ˈsælvə/

معنی: التیام دهنده، شفاء دهنده، سینی، سینی پایه دار
معانی دیگر: سینی (به ویژه سینی که با آن خوراک یا نامه یا کارت ویزیت تقدیم کسی می کنند)، شیشه ای، شفا دهنده، مرهم گذار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a tray used esp. for serving food or drinks; serving tray.

جمله های نمونه

1. A broken salver can be cemented.
[ترجمه گوگل]یک قیچی شکسته را می توان سیمان کرد
[ترجمه ترگمان]یک بشقاب شکسته می تواند به هم بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After adding the Ravensworth Bowl to the Seaton Salver he won prior to his country championship victory.
[ترجمه گوگل]پس از اضافه کردن Ravensworth Bowl به Seaton Salver، او قبل از قهرمانی کشورش برنده شد
[ترجمه ترگمان]او پس از اضافه کردن جام Ravensworth به the salver پیش از پیروزی قهرمان کشورش برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hartwell had handed his birthright on a silver salver to the rescuing white knight.
[ترجمه گوگل]هارتول حق اولاد خود را بر روی نقره ای به شوالیه سفید نجات داده بود
[ترجمه ترگمان]Hartwell حقوق خود را در یک سینی نقره به نجات شوالیه سفید تحویل داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nothing seemed to have come of the silver salver idea, no doubt because of the continuing need for secrecy.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید که هیچ چیزی از ایده نقره‌ای نقره‌ای حاصل نشده است، بدون شک به دلیل نیاز مستمر به رازداری
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید که هیچ چیز از آن فکر نقره ای بیرون آمده باشد، شکی نبود که به خاطر مداومت به رازداری احتیاج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The silver salver was donated in memory of Mr Morgan, a former councillor and local headmaster.
[ترجمه گوگل]این نقره به یاد آقای مورگان، مشاور سابق شورای شهر و مدیر محلی اهدا شد
[ترجمه ترگمان]بشقاب نقره به یاد آقای مورگان، مشاور سابق و مدیر محلی اهدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On the salver was an ice-bucket cooling a bottle of champagne and two long fluted glasses.
[ترجمه گوگل]روی ظرف یک سطل یخ بود که یک بطری شامپاین و دو لیوان فلوت دار بلند را خنک می کرد
[ترجمه ترگمان]روی سینی یک سطل پر از یخ بود که یک بطری شامپاین و دو گیلاس بلند fluted بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chilperic also showed Gregory a gold salver covered with gems, weighing fifty pounds.
[ترجمه گوگل]چیلپریک همچنین به گریگوری یک قیچی طلا که با سنگهای قیمتی پوشیده شده بود به وزن پنجاه پوند نشان داد
[ترجمه ترگمان]گری گوری به گریگوری یک بشقاب طلا که با سنگ های قیمتی پوشانده شده بود و پنجاه پوند وزن داشت، نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The waiter lifted the salver to reveal a rack of lamb surrounded by courgettes and tiny new potatoes.
[ترجمه گوگل]گارسون ظرف را بلند کرد تا قفسه ای از بره را که با کدو سبز و سیب زمینی های ریز جدید احاطه شده بود، نمایان کرد
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت سینی را بلند کرد تا یک تکه گوشت بره را که توسط courgettes و سیب زمینی تازه پوشیده شده بود نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The winners received a salver and cheque for £300.
[ترجمه گوگل]برندگان 300 پوند چک دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]برندگان یک بشقاب و چک به مبلغ ۳۰۰ پوند دریافت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Suggestions on the standardization of salver transportation are made from the reality of its practice in the commodity interflow in our country.
[ترجمه گوگل]پیشنهادهایی در مورد استانداردسازی حمل و نقل سلور از واقعیت عمل آن در جریان کالا در کشور ما ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]پیشنهادها در مورد استاندارد سازی وسایل حمل و نقل از واقعیت عملکرد آن در بازار کالا در کشور ما حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The machining salver groupware holds and heats grains of corn and cracks them.
[ترجمه گوگل]گروه ابزار ماشینکاری دانه های ذرت را نگه می دارد و حرارت می دهد و آنها را می شکافد
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید، قطعات ذرت را نگه می دارد و با گرم کردن آن ها، آن ها را گرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The machining salver groupware has safe interlock framework to remove the groupware out of the base seat safely and easily to clean.
[ترجمه گوگل]گروپ ور ماشینکاری دارای چهارچوب اینترلاک ایمن برای جدا کردن گروه افزار از روی صندلی پایه ایمن و به راحتی تمیز کردن است
[ترجمه ترگمان]ابزار تولید ماشینی چارچوب ایمن interlock برای حذف ابزارهای گروهی از صندلی پایه ایمن و به راحتی تمیز کردن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We are main in iron - on salver, tray, glass products and more than 400 kinds of products. There are 200 kinds of teppanyaki or so, and many super trays made by rosewood, oak.
[ترجمه گوگل]ما در آهن اصلی هستیم - روی قیچی، سینی، محصولات شیشه ای و بیش از 400 نوع محصول 200 نوع تپانیاکی یا بیشتر وجود دارد و بسیاری از سینی های فوق العاده ساخته شده از چوب رز، بلوط
[ترجمه ترگمان]ما در زمینه آهن، سینی، محصولات شیشه ای و بیش از ۴۰۰ نوع محصول اصلی هستیم ۲۰۰ نوع teppanyaki وجود دارد، و بسیاری از سینی های بزرگ ساخته شده از چوب صندل، چوب بلوط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Plastic Circling Box, Plastic Salver, Small Trolley etc.
[ترجمه گوگل]جعبه دایره ای پلاستیکی، گیره پلاستیکی، چرخ دستی کوچک و غیره
[ترجمه ترگمان]جعبه پلاستیکی پلاستیک، پلاستیک پلاستیک، Trolley کوچک و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Like a salver steelyard, stand of fair, notarization and bright.
[ترجمه گوگل]مانند یک حیاط فولادی، غرفه منصفانه، محضری و روشن
[ترجمه ترگمان]درست مثل یک بشقاب steelyard، درست مثل یک بشقاب بزرگ و روشن و روشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

التیام دهنده (اسم)
healer, salver

شفاء دهنده (اسم)
healer, salver

سینی (اسم)
waiter, salver, tray, tea tray, tea board

سینی پایه دار (اسم)
salver

انگلیسی به انگلیسی

• serving tray for food and beverages
a salver is a tray or large plate, usually made of silver and finely decorated.

پیشنهاد کاربران

سینی
a tray, typically one made of silver and used in formal circumstances
A salver is a flat heavy tray of silver, other metal or glass used for carrying or serving glasses, cups, and dishes at a table, or for the presenting of a letter or card by a servant

بپرس