stalactite

/ˈstæləktaɪt//ˈstæləktaɪt/

معنی: گلفهشنگ
معانی دیگر: چکنده گلفهشنگ، استالاکتیت، چکنده سنگ (در برابر، گلفهشنگ یا چکیده سنگ stalagmite)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: stalactitic (adj.)
• : تعریف: a tapering rock formation that hangs from the roof of a cave and that is built up from minerals in dripping water.

جمله های نمونه

1. Jewel-tipped stalactites hung from the cavern roof, aglow like many little lamps.
[ترجمه گوگل]استالاکتیت‌هایی با نوک جواهر از سقف غار آویزان بودند و مانند بسیاری از لامپ‌های کوچک می‌درخشیدند
[ترجمه ترگمان]stalactites از سقف غار آویخته شده بودند و چون چند چراغ کوچک می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I wanted to sculpt the stalactites but we could not find the sculptors.
[ترجمه گوگل]من می خواستم استالاکتیت ها را مجسمه سازی کنم اما مجسمه سازان را پیدا نکردیم
[ترجمه ترگمان]می خواستم the را درست کنم، اما نتونستیم the پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Icicles the size of stalactites hung from the eaves of wayside stations.
[ترجمه گوگل]یخ هایی به اندازه استالاکتیت ها از لبه بام ایستگاه های کنار جاده آویزان بودند
[ترجمه ترگمان]icicles به اندازه of از ناودان of کنار جاده آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And sometimes columns are formed when stalactites and stalagmites meet and join together.
[ترجمه گوگل]و گاهی اوقات هنگام برخورد استالاکتیت ها و استالاگمیت ها و به هم پیوستن ستون ها تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]و گاهی ستون ها زمانی شکل می گیرند که stalactites و stalagmites یکدیگر را تشکیل می دهند و به هم می پیوندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In another, stalactites reached down to the floor and they walked through a forest of pillars.
[ترجمه گوگل]در دیگری، استالاکتیت‌ها به زمین رسیدند و از میان جنگلی از ستون‌ها عبور کردند
[ترجمه ترگمان]در یکی دیگر از آن ها، stalactites به زمین دراز شدند و آن ها از میان بیشه ای از ستون ها عبور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Travellers who come to view the stalactites without guides often become disoriented.
[ترجمه گوگل]مسافرانی که بدون راهنما برای تماشای استالاکتیت ها می آیند اغلب دچار سردرگمی می شوند
[ترجمه ترگمان]مسافرانی که به دیدن the بدون راهنما می آیند، اغلب گیج می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stalactites and stalagmites in wondrous formations diminish the sense of bare rock walls.
[ترجمه گوگل]استالاکتیت ها و استالاگمیت ها در سازندهای شگفت انگیز حس دیواره های صخره ای لخت را کاهش می دهند
[ترجمه ترگمان]Stalactites و استالاگمیت در آرایش شگفت انگیزی احساس دیواره ای سنگی لخت را از خود کم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not every stalactite has a complementary stalagmite.
[ترجمه گوگل]هر استالاکتیتی یک استالاگمیت مکمل ندارد
[ترجمه ترگمان]نه هر کدامشان یک استالاگمیت کامل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A stalagmite is below a stalactite and they both grow, eventually to meet.
[ترجمه گوگل]یک استالاگمیت زیر یک استالاکتیت است و هر دو رشد می کنند تا در نهایت به هم برسند
[ترجمه ترگمان]یک استالاگمیت زیر stalactite قرار دارد و هر دو بزرگ می شوند و در نهایت همدیگر را ملاقات می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Stalactite consisting of a variety of landscape, the story is very touching story.
[ترجمه گوگل]استالاکتیت متشکل از انواع چشم انداز، داستان بسیار لمس کردن داستان است
[ترجمه ترگمان]این داستان شامل انواع گوناگونی از مناظر، داستان، داستان بسیار جالبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Linglongti tou stalactite cave, if you long, if the Tigers, if the Lotus, if the coral.
[ترجمه گوگل]غار Linglongti tou stalactite، اگر آرزو دارید، اگر ببرها، اگر نیلوفر آبی، اگر مرجانی
[ترجمه ترگمان]اگر طولی نکشید که اگر ببرها، اگر ببرها، if، اگر طولی نمی کشید، از غار خارج می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It takes thousands of years to form a stalactite cave.
[ترجمه گوگل]هزاران سال طول می کشد تا یک غار استالاکتیتی تشکیل شود
[ترجمه ترگمان]هزاران سال طول می کشد تا a را تشکیل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rock is rock, not marble, not a stalactite, but the most humble rock.
[ترجمه گوگل]صخره سنگ است، نه مرمر، نه یک استالاکتیت، بلکه فروتن ترین سنگ است
[ترجمه ترگمان]صخره سنگ است، نه سنگ مرمر، نه سنگ مرمر، بلکه the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The nose is a manifest congealed drop or stalactite.
[ترجمه گوگل]بینی یک قطره یا استالاکتیت سفتی آشکار است
[ترجمه ترگمان]بینی یک قطره منجمد کننده است یا stalactite
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گلفهشنگ (اسم)
stalactite

تخصصی

[زمین شناسی] استالاگتیت، چکنده - تشکیلات آهکی که به طور عمودی از سقف غار به پائین آویزان باشند. - (آتشفشان شناسی)؛ شکل مخروطی از گدازه که از سقف یا دیوارهای تونل گدازه ای یا سایر حفرات آویزان است و توسط چکیدن گدازه سیال حاصل می آید. معمولاً 30-15 سانتیمتر طول دارد. - مقایسه شود با: stalagmite [volc] (استالاگمیت [آتشفشان شناسی]). - - (غارشناسی)؛ غارسنگ مخروطی یا استوانه ای که از سقف غار آویزان می شود. این غار سنگ از قطرات آب نهشته می شود و معمولاً از جنس کلسیت است اما می تواند از کانی های دیگر نیز حاصل شده باشد. Stalagmite [speleo] را نیز ببینید. - تقریبا مترادف: tubular stalactite. - ریشه کلمه: یونانی به معنی قطره قطره چکیدن است. این اصطلاح را نخستین بار وورم در سال 1642 بکار برد.
[] چکنده
[آب و خاک] استالاکتیت

انگلیسی به انگلیسی

• icicle-shaped mineral deposit hanging from the roof of a cavern
a stalactite is a piece of rock which looks like a large icicle and which hangs down from the roof of a cave. it is formed by the dripping of water containing lime.

پیشنهاد کاربران

در معماری:
Stalactite: مقرنس
Stalactite vaults: طاق های مقرنس کاری
a column of rock that hangs from the roof of a cave and is formed over a very long period of time by drops of water containing lime falling from the roof
ستونی از سنگ که از سقف غار آویزان است و در مدت زمان بسیار طولانی توسط قطرات آب حاوی آهک که از سقف می ریزد تشکیل می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

چکَنده سنگ یا استالاکتیت ( نام های دیگر: دنگال، کلفهشنگ ) ستونی از مواد معدنی است که به صورت قندیلی از سقف غار آویخته باشد.
در زیر چکنده ستونچه ای به وجود می آید که چکیده سنگ نامیده می شود. این دو به مرور زمان به هم می رسند و ستون واحدی را تشکیل می دهند.
چکنده سنگ کربنات کلسیم که از سقف غارهای آهکی می آویزد از متداول ترین انواع آن است.

stalactitestalactite
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/stalactite• https://en.wikipedia.org/wiki/Stalactite
stalactites hang from the ceiling of a cave.
stalagmites grow from the floor of a cave.
قندیل آهکی چِکَنده ، قندیل آهکی سقفی ، قندیل آهکی سقف آویز
سنگ آهکی چکنده

قندیل

بپرس