صفت ( adjective )
حالات: ruttier, ruttiest
مشتقات: ruttily (adv.), ruttiness (n.)
حالات: ruttier, ruttiest
مشتقات: ruttily (adv.), ruttiness (n.)
• : تعریف: full of or covered with ruts.
- the rutty back road
[ترجمه گوگل] جاده پوسیده عقب
[ترجمه ترگمان] جاده ناهموار پیش می رفت،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] جاده ناهموار پیش می رفت،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید