rustproof

/ˈrʌstˈpruːf//ˈrʌstpruːf/

معنی: ضد زنگ، غیر قابل زنگ زدن، پادزنگ
معانی دیگر: ضد زنگ پاد زنگ کردن، پادزنگ، ضد زنگ، غیر قابل زنگ زدن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: resistant or impervious to rust.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: rustproofs, rustproofing, rustproofed
• : تعریف: to coat or treat so as to protect against rust.

جمله های نمونه

1. They have developed a new process for rustproofing car bodies.
[ترجمه گوگل]آنها فرآیند جدیدی را برای ضد زنگ بدنه خودرو توسعه داده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک فرآیند جدید برای rustproofing بدنه خودرو ایجاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Painting steel is a good way to rustproof it.
[ترجمه گوگل]رنگ آمیزی استیل راه خوبی برای ضد زنگ زدگی آن است
[ترجمه ترگمان]نقاشی از جنس فولاد روش خوبی برای جلوگیری از آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Made from rust-proof aluminium, it will retain heat and is suitable for both gas and charcoal barbecues.
[ترجمه گوگل]ساخته شده از آلومینیوم ضد زنگ، گرما را حفظ می کند و برای باربیکیوهای گازی و زغالی مناسب است
[ترجمه ترگمان]این مشعل که از آلومینیوم ضد زنگ ساخته شده است گرما را حفظ کرده و برای هر دو شعله گاز و زغال مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This new product is rustproof, dustproof, and unbreakable.
[ترجمه گوگل]این محصول جدید ضد زنگ، ضد گرد و غبار و نشکن است
[ترجمه ترگمان]این محصول جدید rustproof، dustproof، و غیرقابل شکستن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rinsing sector and water flow system adopt rustproof and rot - proof material. Which can bear roughly usage.
[ترجمه گوگل]بخش شستشو و سیستم جریان آب از مواد ضد زنگ و ضد پوسیدگی استفاده می کنند که می تواند تقریباً استفاده را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]بخش rinsing و سیستم جریان آب rustproof و proof را اتخاذ می کنند که می تواند به شدت کاربرد داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stainless products are always popular because they're rustproof.
[ترجمه گوگل]محصولات ضد زنگ همیشه محبوب هستند زیرا ضد زنگ هستند
[ترجمه ترگمان]محصولات ضد زنگ همیشه محبوب هستند چون they هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rustproof, resistance to oil and grease.
[ترجمه گوگل]ضد زنگ، مقاومت در برابر روغن و گریس
[ترجمه ترگمان]مقاومت در برابر روغن و روغن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Stainless products are sll the time popular since them're rustproof.
[ترجمه گوگل]محصولات ضد زنگ همیشه محبوب هستند زیرا ضد زنگ هستند
[ترجمه ترگمان]محصولات ضد زنگ از زمان تجدید حیات دوباره در حال حاضر محبوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The characteristic and synthesis of the micaceous iron oxide and colour micaceous iron oxide as the rustproof and pearly pigments are presented. And their application are shown.
[ترجمه گوگل]ویژگی و سنتز اکسید آهن و اکسید آهن میکی رنگی به عنوان رنگدانه های ضد زنگ و مروارید ارائه شده است و کاربرد آنها نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]مشخصه و سنتز اکسید آهن micaceous اکسید و اکسید آهن اکسید آهن به عنوان the و رنگدانه های pearly ارایه شده است و کاربرد آن ها نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. General import lead bullets are 10 micrometers or more is rustproof, aesthetics, the use of guarantees.
[ترجمه گوگل]گلوله های سرب وارداتی عمومی 10 میکرومتر یا بیشتر ضد زنگ است، زیبایی شناسی، استفاده از گارانتی
[ترجمه ترگمان]واردات عمده واردات، ۱۰ میکرومتر یا بیشتر است، rustproof، زیبایی شناسی و استفاده از ضمانت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضد زنگ (صفت)
rustproof, stainless

غیر قابل زنگ زدن (صفت)
rustproof

پادزنگ (صفت)
rustproof

تخصصی

[عمران و معماری] ضد زنگ
[مهندسی گاز] ضدزنگ، غیرقابل زنگ زدن

انگلیسی به انگلیسی

• resistant to rust, impervious to oxidation

پیشنهاد کاربران

rustproof ( خوردگی )
واژه مصوب: ضدِزنگ
تعریف: ویژگی ماده ای که در برابر زنگ زدگی مقاوم است

بپرس