1. rustle up
با تکاپو گردآوری کردن،با جستجو سد جوع کردن
2. the rustle of their footsteps in the dry golden leaves
صدای خش خش گام های آنان در برگ های خشک و طلایی رنگ
3. the soft rustle of her silken dress
صدای ملایم جامه ی ابریشمی او
4. Hs promised to rustle up some young actors in a few days.
[ترجمه گوگل]Hs قول داد تا چند روز دیگر برخی از بازیگران جوان را خش خش کند
[ترجمه ترگمان]hs قول داد چند روزی چند تا بازیگر جوان را صدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Let's see if somebody can rustle up a cup of coffee.
[ترجمه گوگل]بیایید ببینیم آیا کسی می تواند یک فنجان قهوه را خش خش کند
[ترجمه ترگمان]بذار ببینیم کسی می تونه یه فن جون قهوه درست کنه یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There little thoughts are the rustle of leaves; they have their whisper of joy in my mind.
[ترجمه گوگل]افکار کوچک خش خش برگ ها هستند آنها زمزمه شادی خود را در ذهن من دارند
[ترجمه ترگمان]در ذهنم صدای خش خش برگ ها را می شنوم؛ زمزمه شادی در ذهنم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. With a rustle of wings the bird landed on the window ledge.
[ترجمه گوگل]با صدای خش خش بال پرنده روی تاقچه پنجره فرود آمد
[ترجمه ترگمان]پرنده با خش خش بال های روی لبه پنجره فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I heard a faint rustle in the bushes.
[ترجمه گوگل]صدای خش خش ضعیفی در بوته ها شنیدم
[ترجمه ترگمان]صدای خش خش ضعیفی در بوته ها شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I'll rustle up some eggs and bacon for you.
[ترجمه گوگل]من برای شما تخم مرغ و بیکن خش خش می کنم
[ترجمه ترگمان]چند تا تخم مرغ و گوشت خوک برات درست می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I wish people wouldn't rustle their programmes during the solos.
[ترجمه گوگل]ای کاش مردم برنامه هایشان را در خلال تک نوازی خش خش نمی کردند
[ترجمه ترگمان]من امیدوارم که مردم در طی این solos برنامه های خود را به هم نزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I'm sure I can rustle you up a sandwich.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که می توانم یک ساندویچ برای شما خش خش کنم
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که می تونم برات یه ساندویچ درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They began to rustle harder.
[ترجمه گوگل]آنها سخت تر شروع به خش خش كردن كردند
[ترجمه ترگمان]کم کم شروع به خش خش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I'll rustle up a couple of steaks on the barbecue.
[ترجمه گوگل]من چند استیک را روی کباب خش خش خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]چند تا استیک در کباب صدا می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There was a rustle of paper as people turned the pages.
[ترجمه گوگل]وقتی مردم صفحه را ورق می زدند صدای خش خش کاغذ به گوش می رسید
[ترجمه ترگمان]وقتی مردم صفحات را ورق می زدند، صدای خش خش کاغذی به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Roland heard the rustle of biscuit wrappers and looked up at John expectantly.
[ترجمه گوگل]رولند صدای خش خش کادوهای بیسکویت را شنید و با چشم انتظار به جان نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]رونالد صدای خش خش جامه های بیسکویت را شنید و امیدوارانه به جان نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید