rusting

جمله های نمونه

1. To avoid rusting, you should slap some pain on your boat.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از زنگ زدن، باید کمی درد روی قایق خود بزنید
[ترجمه ترگمان]تا فاسد نشی باید یه کم درد رو توی قایق بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The car had been rusting away in his garage for years.
[ترجمه گوگل]ماشین سال ها در گاراژ او زنگ زده بود
[ترجمه ترگمان]ماشین سال ها به گاراژ زنگ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There was an old bike rusting away outside.
[ترجمه گوگل]بیرون یک دوچرخه قدیمی زنگ زده بود
[ترجمه ترگمان]از بیرون، یک دوچرخه کهنه زنگ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The old typewriter had been rusting in my basement for years.
[ترجمه گوگل]ماشین تحریر کهنه سالهاست در زیرزمین من زنگ زده بود
[ترجمه ترگمان]یک ماشین تحریر قدیمی که سال ها به زیرزمین من زنگ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rusting trawlers are marooned in the sand.
[ترجمه گوگل]تراول های زنگ زده در شن و ماسه فرو رفته اند
[ترجمه ترگمان]rusting trawlers در شن گیر افتاده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rusting wire-netting lined its upper surface, presumably to prevent birds from nesting there.
[ترجمه گوگل]توری سیمی زنگ زده سطح بالایی آن را پوشانده بود، احتمالاً برای جلوگیری از لانه سازی پرندگان در آنجا
[ترجمه ترگمان]تور سیمی توری سیمی روی سطح بالایی قرار داشت و احتمالا برای جلوگیری از لانه پرندگان در آنجا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His old heart was rusting away in there.
[ترجمه گوگل]قلب پیرش در آنجا زنگ زده بود
[ترجمه ترگمان]قلب پیرش فاسد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The old mills just stood there, quiet, closed, rusting away.
[ترجمه گوگل]آسیاب های قدیمی همان جا ایستاده بودند، ساکت، بسته، زنگ زده بودند
[ترجمه ترگمان]کارگاه قدیمی آنجا ایستاده بود، ساکت، بسته و فاسد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cars and motorcycles had been confiscated or were rusting away useless for lack of parts.
[ترجمه گوگل]خودروها و موتورسیکلت ها مصادره شده بودند یا به دلیل کمبود قطعات بی فایده بودند
[ترجمه ترگمان]اتومبیل و موتور سیکلت توقیف شده بود یا برای عدم وجود قطعات بی ثمر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even I could see it was rusting away.
[ترجمه گوگل]حتی من میتونستم ببینم داره زنگ میزنه
[ترجمه ترگمان]حتی می توانستم ببینم که فاسد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nearby, two rusting medieval cannons lie half-buried in the sand.
[ترجمه گوگل]در همان نزدیکی، دو توپ زنگ زده قرون وسطایی نیمه مدفون در شن ها خوابیده اند
[ترجمه ترگمان]در همان نزدیکی، دو توپ قدیمی متعلق به قرون وسطی در شن مدفون شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It usually was a rusting hulk on your hip, a poor weapon in the tropics because it rusted quite easily.
[ترجمه گوگل]معمولاً یک هالک زنگ زده روی لگن شما بود، یک سلاح ضعیف در مناطق استوایی زیرا به راحتی زنگ می زد
[ترجمه ترگمان]معمولا یک تنه پوسیده در کمر شما بود، یک سلاح فقیر در مناطق حاره چون به آسانی زنگ می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Between the tank and the platform is a layer of tar paper to prevent the Tanalith from rusting the steel.
[ترجمه گوگل]بین مخزن و سکو یک لایه کاغذ قیر برای جلوگیری از زنگ زدن فولاد Tanalith قرار دارد
[ترجمه ترگمان]بین مخزن و سکو یک لایه کاغذ قیر است تا از زنگ زدگی فولاد جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was standing under the truck's engine, staring intently into the masses of rusting pipework.
[ترجمه گوگل]او زیر موتور کامیون ایستاده بود و با دقت به انبوه لوله های زنگ زده خیره شده بود
[ترجمه ترگمان]او زیر موتور کامیون ایستاده بود و با دقت به توده های of زنگ زده و زنگ زده خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] زنگ زدن

انگلیسی به انگلیسی

• becoming covered with corrosion, becoming rusty

پیشنهاد کاربران

زنگ زده ( بعنوان صفت )
a rusting tractor
rusting ( خوردگی )
واژه مصوب: زنگ زدگی
تعریف: خوردگی آهن یا آلیاژهای آن که محصول قهوه ای مایل به قرمز دارد
زنگ زدن ( فلزات )
To prevent rusting if iron, the zinc has to sacrifice itself
پوشش دهی
( شیمی و حوزه رنگ ) سایش

بپرس