rustically

جمله های نمونه

1. Each room is rustically furnished and features a flat-screen satellite TV.
[ترجمه گوگل]هر اتاق به صورت روستایی مبله شده و دارای تلویزیون ماهواره ای صفحه تخت است
[ترجمه ترگمان]هر اتاق به صورت rustically مبله شده و دارای یک تلویزیون ماهواره ای مسطح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Such sofa suits to advocate to reside the personage of a style rustically however oneself most.
[ترجمه گوگل]چنین مبل راحتی برای حمایت از شخصیت یک سبک روستایی به هر حال شخصی مناسب است
[ترجمه ترگمان]این مبل برازنده است که شخص بتواند شخصیت یک سبک خاص را به هر حال خود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A person understands his actual age should meticulously, get used to this age rustically next paragraph need.
[ترجمه گوگل]یک فرد سن واقعی خود را درک می کند باید با دقت، به این سن عادت کند به صورت روستایی نیاز پاراگراف بعدی
[ترجمه ترگمان]فردی که سن واقعی او را درک می کند، باید با دقت زیاد، به این سن مورد نیاز در بند بعدی نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Such sofa suits to advocate to reside a personage rustically however oneself most.
[ترجمه گوگل]چنین مبل راحتی برای حمایت از زندگی یک شخصیت روستایی به هر حال شخص مناسب است
[ترجمه ترگمان]این مبل برازنده است که شخص در منزل شخص محترمی قرار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the third class carriage to Ayuttaya, they seemed to be the only two foreigners surrounded by rustically dressed locals .
[ترجمه گوگل]در کالسکه کلاس سوم به آیوتایا، به نظر می رسید آنها تنها دو خارجی بودند که توسط افراد محلی با لباس روستایی احاطه شده بودند
[ترجمه ترگمان]در کالسکه سوم طبقه سوم، به نظر می رسید که تنها دو بیگانه بیگانه در محاصره rustically هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Day type sofa: Appropriate nature resides sofa of home day type rustically, the becomes boom state wood that the biggest characteristic wants to count it claps hand and short design.
[ترجمه گوگل]مبل نوع روز: طبیعت مناسب مبل از نوع روز خانه به صورت روستایی، تبدیل به چوب حالت بوم می شود که بزرگترین مشخصه آن می خواهد به حساب بیاورد دست و طرح کوتاه
[ترجمه ترگمان]مبل نوع روز: طبیعت مناسب، نیمکتی از نوع روز خانه است، تبدیل به چوب حالت رونق می شود که بزرگ ترین مشخصه می خواهد آن دست ضربه و طراحی کوتاه مدت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an unsophisticated manner, in an uncultured manner; in a manner characteristic of a rural area, provincially

پیشنهاد کاربران

بپرس