rusted

جمله های نمونه

1. buying this rusted bicycle is folly
خریدن این دوچرخه ی زنگ زده حماقت است.

2. we saw rusted hulks on the beach
ناو لاشه های زنگ زده را در کرانه دیدیم.

3. a jungle of rusted tanks, trucks and cannons
انبوهی از تانک ها و کامیون ها و توپ های زنگ زده

4. a mind that has rusted
مغزی که متحجر شده است (زنگ زده است)

5. the tricycle's handlebars are rusted
دسته ی سه چرخه زنگ زده است.

6. my grandfather's old sword was completely rusted
شمشیر کهنه ی پدر بزرگم کاملا زنگ زده بود.

7. this year our crops are all rusted
محصولات ما امسال همه زنگ زده است.

8. the letters were clasped together with a rusted clasp
نامه ها را با یک گیره ی زنگ زده بهم الصاق کرده بودند.

پیشنهاد کاربران

تبدیل شدن یا پوشیده شدن چیزی با زنگ زدگی
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/rusted
پوسیده
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : rust / rustic / rusticity / rustiness
✅️ صفت ( adjective ) : rustic / rusted / rusty
✅️ قید ( adverb ) : rustily
رنگ رو رفته
زنگ زده

بپرس