ruptured


غر، فتق دار

جمله های نمونه

1. he ruptured himself trying to lift the chair
هنگامی که می کوشید صندلی را بلند کند فتق گرفت.

2. the oil pipeline had ruptured
لوله ی نفت قطع شده بود.

3. His appendix ruptured and he had to be rushed to hospital.
[ترجمه گوگل]آپاندیس او پاره شد و مجبور شد سریع به بیمارستان منتقل شود
[ترجمه ترگمان]آپاندیس پاره شده و باید به بیمارستان منتقل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The noise ruptured the tranquility of the afternoon.
[ترجمه گوگل]سروصدا آرامش بعد از ظهر را به هم زد
[ترجمه ترگمان]این صدا آرامش بعدازظهر را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He ruptured himself lifting a bookcase.
[ترجمه گوگل]او در حالی که یک قفسه کتاب را بلند می کرد، پاره شد
[ترجمه ترگمان] اون داره یه قفسه رو بلند می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The wall through Berlin was finally ruptured, prefiguring the reunification of Germany.
[ترجمه گوگل]دیواری که از برلین عبور می کرد، سرانجام شکسته شد و اتحاد مجدد آلمان را به تصویر کشید
[ترجمه ترگمان]دیوار برلین درنهایت پاره شد و دوباره به اتحاد آلمان پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They reported that the pipeline had ruptured.
[ترجمه گوگل]آنها گزارش دادند که خط لوله پاره شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها گزارش دادند که این خط لوله از هم گسیخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The impact ruptured both fuel tanks.
[ترجمه گوگل]این برخورد هر دو مخزن سوخت را پاره کرد
[ترجمه ترگمان]این تاثیر هر دو مخزن سوخت را مختل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His liver was ruptured when a brick wall collapsed on him.
[ترجمه گوگل]جگرش با ریزش دیوار آجری روی او پاره شد
[ترجمه ترگمان]وقتی یه دیوار آجری روی اون افتاد، کبدش از هم جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The knife had just ruptured the wall of an artery.
[ترجمه گوگل]چاقو به تازگی دیواره یک شریان را پاره کرده بود
[ترجمه ترگمان] چاقو فقط دیواره رگ رو پاره کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He ruptured himself trying to lift the piano.
[ترجمه گوگل]او در تلاش برای بلند کردن پیانو پاره شد
[ترجمه ترگمان]سعی کرد پیانو را بلند کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Whilst playing badminton, I ruptured my Achilles tendon.
[ترجمه گوگل]در حین بازی بدمینتون، تاندون آشیلم پاره شد
[ترجمه ترگمان]در حالی که بدمینتون بازی می کنم، tendon Achilles را پاره کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I've had ruptured knee ligaments and hernias in the past.
[ترجمه گوگل]من در گذشته پارگی رباط زانو و فتق داشتم
[ترجمه ترگمان]من یه رباط پام شکسته و hernias تو گذشته دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An explosion of sound ruptured the moment.
[ترجمه گوگل]یک انفجار صدا در همان لحظه منفجر شد
[ترجمه ترگمان]صدای انفجاری در آن لحظه به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• torn, broken, burst, split

پیشنهاد کاربران

بپرس