runway

/ˈrəˌnwe//ˈrʌnweɪ/

معنی: باند فرودگاه، راهرو، مجرا، رد پا
معانی دیگر: (فرودگاه) باند، (رودخانه یا جوی یانهر) بستر، (جانوران به ویژه آهو) گذرگاه، باریکه راه، راهچه، معبر، (تختگاهی که از صحنه ی تئاتر به وسط سالن امتداد می یابد و مدل ها روی آن راه می روند) پیشگاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a smooth, level strip, usu. paved, on which aircraft take off and land; airstrip.

(2) تعریف: any of several paths or channels along which something runs or can be rolled or slid.

(3) تعریف: a narrow platform extending from a stage toward or into the midst of the audience, as used in theaters, fashion shows, and nightclubs.

(4) تعریف: an animal enclosure large enough to permit exercise; run.

جمله های نمونه

1. the plane overran the runway
هواپیما از باند فرودگاه خارج شد.

2. The plane apparently overshot the runway after landing.
[ترجمه گوگل]ظاهراً هواپیما پس از فرود از باند فرودگاه عبور کرده است
[ترجمه ترگمان]هواپیما ظاهرا بعد از فرود از باند خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I repeat: the runway is not clear for take-off.
[ترجمه آرش] تکرار می کنم: باند فرودگاه برای پرواز خالی نیست.
|
[ترجمه گوگل]تکرار می کنم: باند برای برخاستن مشخص نیست
[ترجمه ترگمان]تکرار می کنم: باند فرودگاه برای خاموش کردن آتش روشن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The plane overshot the runway and plunged into a ditch.
[ترجمه گوگل]هواپیما از باند عبور کرد و در گودال فرو رفت
[ترجمه ترگمان]هواپیما از باند پرواز دور شد و به گودالی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A small aircraft was obstructing the runway.
[ترجمه گوگل]یک هواپیمای کوچک جلوی باند فرودگاه را گرفته بود
[ترجمه ترگمان]یک هواپیمای کوچک در باند فرودگاه حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The plane roared down the runway for takeoff.
[ترجمه گوگل]هواپیما برای بلند شدن از باند فرودگاه غرش کرد
[ترجمه ترگمان]هواپیما برای پرواز از باند باند فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our plane has lifted off the runway and is now airborne.
[ترجمه گوگل]هواپیمای ما از باند خارج شده و اکنون در هوا است
[ترجمه ترگمان]هواپیمای ما باند فرودگاه رو بلند کرده و الان در هوا پرواز کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The plane veered off the runway and careered through the perimeter fence.
[ترجمه گوگل]هواپیما از باند منحرف شد و از حصار محیطی عبور کرد
[ترجمه ترگمان]هواپیما از باند باند پرواز کرد و از حصار عبور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The jet began to turn off the main runway.
[ترجمه گوگل]جت شروع به خاموش کردن باند اصلی کرد
[ترجمه ترگمان]جت از باند اصلی منحرف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A jetliner taxied down the runway and took off.
[ترجمه گوگل]یک هواپیمای مسافربری از باند فرودگاه تاکسی شد و بلند شد
[ترجمه ترگمان]A در باند فرود آمد و پیاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The wheels of the aircraft kissed the runway.
[ترجمه گوگل]چرخ های هواپیما باند فرودگاه را بوسیدند
[ترجمه ترگمان]چرخ های هواپیما باند فرودگاه را بوسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They blasted a huge crater in the runway.
[ترجمه گوگل]آنها دهانه بزرگی را در باند فرودگاه منفجر کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها دهانه بزرگی را در باند فرودگاه منفجر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Only one runway is operative.
[ترجمه گوگل]فقط یک باند عملیاتی است
[ترجمه ترگمان]فقط یه باند فرود مامور هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The pilot overshot the runway and crashed his aircraft.
[ترجمه گوگل]خلبان از باند رد شد و هواپیمایش سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]خلبان در باند پرواز کرد و هواپیمایش را سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The aircraft skidded across the runway and finally came to rest in a cornfield.
[ترجمه گوگل]هواپیما از روی باند فرودگاه سر خورد و سرانجام در مزرعه ذرت استراحت کرد
[ترجمه ترگمان]هواپیما روی باند توقف کرد و سرانجام به یک مزرعه ذرت افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باند فرودگاه (اسم)
airstrip, runway

راهرو (اسم)
runway, aisle, corridor, hall, doorway, passage, lobby, walk, vestibule, gallery, passageway, door, gangway

مجرا (اسم)
runway, aqueduct, flume, duct, conduit, channel, canal, tube, gully, strand, gullet, foramen, spiracle

رد پا (اسم)
trace, run, runway, scent, track, footstep, footprint, footmark, spoor, wake

تخصصی

[عمران و معماری] دور خیزگاه - باند پرواز - باند فرودگاه - راه پرواز - خیابان پرواز
[زمین شناسی] دورخیزگاه، راهرو، کانال یک رود.
[نفت] راهروی ورود به سکوی حفاری

انگلیسی به انگلیسی

• airstrip, strip of pavement on which airplanes take off and land
a runway is a long strip of ground with a hard surface which is used by aeroplanes when they are taking off or landing.

پیشنهاد کاربران

runway 2 ( n ) =a raised platform for people to walk on, especially a catwalk ( a long stage that models walk on during a fashion show )
runway
runway 1 ( n ) ( rʌnweɪ ) =a long narrow strip of ground with a hard surface that an aircraft takes off from and lands on
runway
سکویی که روی آن مبارزه می کنند و تماشاچیان دور تا دور آن جمع شده اند
1 -
a long, level piece of ground with a specially prepared smooth, hard surface on which aircraft take off and land
باند فرودگاه
2 -
the long, narrow stage that models walk along in a fashion show
سکویی ( سن ) که مدل های لباس از روی آن رد می شوند
runwayrunway
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/runway
مدت زمانی که با پول موجود در حساب شرکت می توانید ادامه دهید
دوستان این کلمه که بیشتر معنی باند فرودگاه رو میده دقت کنید در بعضی جاهای منظور اون باند یا سکویی هست که مدل ها توی برنامه های مد یا فشن با لباس هایی که تازه طراحی شدن راه میرن اشاره میشه
پس دقت کنید بعضی جاها با معنای سکو یا باند هست
سالن زیبایی
باند ، باند فرودگاه
جفتش درسته و میشه و جور درمیاد
runway ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: باند پرواز
تعریف: سطح هموار و معمولاً مستطیل‏شکل، با طول مشخص، در محوطۀ فرودگاه های واقع در خشکی، برای نشست‏وبرخاست هواگَرد
Runway of airport
باند فرودگاه
سکویی ( سن ) که مدل های لباس از روی آن رد می شوند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس