دیگه نا نداشتن / رمق نداشتن ( برای آدم ) - اصطلاح
He was running on fumes after studying all night
با آخرین توان کار کردن / ادامه دادن ( برای آدم یا گروه ) - اصطلاح
The rescue team was running on fumes but did not give up
... [مشاهده متن کامل]
سوختش ته کشیدن / با بخار کار کردن ( برای وسیله نقلیه یا دستگاه ) - اصطلاح
The truck was running on fumes as it pulled into the station
پولشون ته کشیدن / به زور از نظر مالی سرپا بودن ( برای شرکت یا پروژه ) - اصطلاح
The small business was running on fumes before the loan came through
به زور خودشو کشوندن / با انرژی خیلی کم یه کاری رو انجام دادن - اصطلاح
I have been running on fumes all week I need a vacation
"Running on fumes" اصطلاحیه که یعنی وقتی کسی یا چیزی انرژی، سوخت یا منابع خیلی کمی داره ولی هنوز داره به کارش ادامه میده، درست مثل ماشینی که بنزینش تقریباً تموم شده و فقط با بخار بنزینِ توی باک داره کار می کنه.
با آخرین توان کار کردن / ادامه دادن ( برای آدم یا گروه ) - اصطلاح
... [مشاهده متن کامل]
سوختش ته کشیدن / با بخار کار کردن ( برای وسیله نقلیه یا دستگاه ) - اصطلاح
پولشون ته کشیدن / به زور از نظر مالی سرپا بودن ( برای شرکت یا پروژه ) - اصطلاح
به زور خودشو کشوندن / با انرژی خیلی کم یه کاری رو انجام دادن - اصطلاح
"Running on fumes" اصطلاحیه که یعنی وقتی کسی یا چیزی انرژی، سوخت یا منابع خیلی کمی داره ولی هنوز داره به کارش ادامه میده، درست مثل ماشینی که بنزینش تقریباً تموم شده و فقط با بخار بنزینِ توی باک داره کار می کنه.
ماشینم دود میکنه
ریشه : راه رفتن ماشین وقتی بنزین تمام شده و فقط بخار بنزین توی باک هست .
استعاره از باقی ماندن مقدار خیلی کم پول - انرژی و کلا منابع لازم برای انجام کار .
مثال : خستگی بیش از حد - کم پولی
Running on empty : شبیه همین حالت است ولی نهایت آن .
استعاره از باقی ماندن مقدار خیلی کم پول - انرژی و کلا منابع لازم برای انجام کار .
مثال : خستگی بیش از حد - کم پولی
Running on empty : شبیه همین حالت است ولی نهایت آن .
بیش از حد خسته بودن
I was running on fumes yesterday, so I couldn't concentrate in the meeting