running mate


(اسبدوانی - اسبی که برای ترغیب و همگامی با اسب اصلی وارد مسابقه می کنند) اسب همگام

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a candidate for a political office that is closely associated with a more important office.

- his running mate for the vice presidency
[ترجمه گوگل] معاون او برای معاونت ریاست جمهوری
[ترجمه ترگمان] نایب وکیل خود را به عنوان معاون اداره پست ریاست جمهوری منصوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a horse entered in a race to set the pace for another from the same stable.

جمله های نمونه

1. Within moments of Bush's certification, Gore's running mate, Sen.
[ترجمه گوگل]چند لحظه پس از صدور گواهینامه بوش، معاون گور، سن
[ترجمه ترگمان]در لحظات صدور گواهی نامه بوش، نامزد ریاست جمهوری \"گور\"، سناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Kennedy chose Johnson as his running mate in the 1960 presidential election.
[ترجمه گوگل]کندی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1960 جانسون را به عنوان معاون خود انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]کندی جانسون را به عنوان همسر خود در انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۶۰ انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bush could have used the choice of running mate to make a statement about the kind of changes he seeks.
[ترجمه گوگل]بوش می‌توانست از انتخاب نامزد خود برای اظهارنظر درباره نوع تغییراتی که به دنبال آن است استفاده کند
[ترجمه ترگمان]بوش می توانست از انتخاب همسر خود برای بیان یک بیانیه در مورد نوع تغییراتی که او به دنبال آن است، استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Another goal in picking a running mate is to avoid selecting a candidate who might add trouble to the ticket.
[ترجمه گوگل]هدف دیگر در انتخاب نامزد انتخاباتی، اجتناب از انتخاب نامزدی است که ممکن است به بلیت مشکل اضافه کند
[ترجمه ترگمان]یک هدف دیگر در انتخاب جفت گیری، اجتناب از انتخاب کاندیدایی است که ممکن است به جریمه اضافه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He announced that his vice-presidential running mate was James B. Stockdale, a retired admiral with little political experience.
[ترجمه گوگل]او اعلام کرد که معاون معاون رئیس جمهور، جیمز بی استوکدیل، دریاسالار بازنشسته با تجربه سیاسی کمی است
[ترجمه ترگمان]او اعلام کرد که نایب دوم ریاست جمهوری او جیمز دوم بوده است Stockdale، یک دریاسالار بازنشسته که دارای تجربه کمی سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tommy Thompson, a potential Dole running mate.
[ترجمه گوگل]تامی تامپسون، همکار احتمالی دول
[ترجمه ترگمان]تامی تامسون برنده احتمالی دول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Were Dole to select his running mate strictly on ability and integrity, he would name Arizona Sen.
[ترجمه گوگل]اگر دول رقیب خود را صرفاً بر اساس توانایی و درستی انتخاب می کرد، سن آریزونا را نام می برد
[ترجمه ترگمان]اگر دول دول را انتخاب کرده بودند تا نایب دویده او را به شدت از لحاظ توانایی و درستی انتخاب کنند، او از سناتور آریزونا نام خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He has not yet found a running mate, although he has approached several minor political figures.
[ترجمه گوگل]او هنوز رقیب انتخاباتی خود را پیدا نکرده است، اگرچه با چند شخصیت سیاسی کوچک تماس گرفته است
[ترجمه ترگمان]او هنوز هم رفیق فراری پیدا نکرده است، هر چند که او به چند نفر از چهره های سیاسی کوچک نزدیک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dukakis' Democratic vice presidential running mate, Sen.
[ترجمه گوگل]معاون دموکرات دوکاکیس، معاون ریاست جمهوری، سناتور
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس حزب دموکرات Dukakis، سناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The first test was his choice of a running mate.
[ترجمه گوگل]اولین آزمون انتخاب او برای رقیب بود
[ترجمه ترگمان]اولین آزمایش انتخاب همسر او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Michael Dukakis ignored the urgings of his much-admired running mate, Sen.
[ترجمه گوگل]مایکل دوکاکیس اصرارهای همکار تحسین شده خود، سناتور را نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]مایکل Dukakis the را نادیده گرفت - همسر مورد تحسین او، سناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bob Dole will pick as his running mate.
[ترجمه گوگل]باب دول به عنوان معاون او انتخاب خواهد شد
[ترجمه ترگمان]باب دول بعنوان رفیق his انتخاب می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thomas Eagleton of Missouri as his running mate, then replaced him after discovering that Eagleton had undergone electroshock therapy for depression.
[ترجمه گوگل]توماس ایگلتون از میسوری به عنوان رقیب انتخاباتی او، سپس پس از کشف اینکه ایگلتون برای افسردگی تحت الکتروشوک درمانی قرار گرفته است، جایگزین او شد
[ترجمه ترگمان]توماس Eagleton از میسوری به عنوان نایب running بعد از کشف این که Eagleton تحت درمان افسردگی قرار گرفته است، جایگزین او شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don Nickles, R-Okla., as a running mate.
[ترجمه گوگل]دان نیکلز، آر-اوکلا، به عنوان رقیب
[ترجمه ترگمان]دون Nickles، R - Okla که به عنوان نایب کشتی در حال دویدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Who is his running mate for vice-president?
[ترجمه گوگل]معاون او برای معاونت رئیس جمهور کیست؟
[ترجمه ترگمان]معاون ریئس جمهور کیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an election campaign, someone's running mate is the person that they choose to be the candidate for a political post that is the next lower in rank to the post for which they are trying to be elected; used in american english.

پیشنهاد کاربران

فردی که همراه با نامزد دیگری در یک انتخابات شرکت می کند، معمولاً برای پست های رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور.
بیشتر با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مرتبط است، جایی که نامزدها یک نامزد معاونت ریاست جمهوری را برای همراهی با خود انتخاب می کنند. این انتخاب اغلب نشان دهنده یک تصمیم استراتژیک برای متعادل کردن دیدگاه های سیاسی، جاذبه جغرافیایی یا نمایندگی جمعیتی است.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Election partner, campaign partner, co - candidate
مثال؛
The presidential candidate chose a former senator as his running mate.
A good running mate can balance the ticket and appeal to a broader voter base.

معاون اول رئیس جمهور
معاون رئیس جمهو
نایب رئیس
Noun - countable - usually singular - north America
دستیار کاندیدای انتخابات
کسی که از طرف یک کاندیدای انتخابات، به عنوان دستیار انتخاب می شود، و در صورت پیروزی کاندیدا در انتخابات، این دستیار به عنوان نفر دوم و دومین قدرت، مشغول به کار خواهد شد.
نایب رئیس، همتای ریاست جمهوری

بپرس