... [مشاهده متن کامل]
رسیدن یا انجام یک عمل پس از زمان مورد انتظار یا تعیین شده. به این معنی که شخص یا آن چیز طبق برنامه نیست یا وقت شناس نیست.
این عبارت را می توان در زمینه های مختلفی استفاده کرد، مانند دیر رسیدن به جلسه، عقب ماندن از برنامه در تکمیل یک کار، یا از دست دادن یک ضرب الاجل.
مثال؛
برخی مثال ها
1. The project was running late owing to unforeseen circumstances. به کندی پیش رفتن
3. Call me on my cell if you're running late. اگه دیر کردی به موبایلم زنگ بزن
6. The train was running late, as usual. قطار مثل همیشه دیر کرده .
1. The project was running late owing to unforeseen circumstances. به کندی پیش رفتن
3. Call me on my cell if you're running late. اگه دیر کردی به موبایلم زنگ بزن
6. The train was running late, as usual. قطار مثل همیشه دیر کرده .
دیر کردن - دیر شدن
A : wake up, get packed now, get out of bed now
پاشو وسایل/چمدون هارو جمع کن، از روی تخت پاشو
?B : I'm do excited, are we going to like Hawaii or something
A : it's a fkn surprise. Jus pack
... [مشاهده متن کامل]
B : I'm do excited, you're literally the besf boyfriend in the world
A : i know I'm fkn am, hurry up, we're running late honey
بجنب عزیزم داره دیرمون میشه
*Proceeds to closing the door
A : byeee
پاشو وسایل/چمدون هارو جمع کن، از روی تخت پاشو
... [مشاهده متن کامل]
بجنب عزیزم داره دیرمون میشه
دارم دیر می کنم
تاخیر داشت، دیرم شده
دیر تر رسیدن از موعد مقرر
Example:I'm running a bit late معنی: دارم یکم دیر میکنم یا داره یکم دیرم میشه. ( run late دیر شدن/دیر کردن )