running away

جمله های نمونه

1. Swearing was invented as a compromise between running away and fighting.
[ترجمه گوگل]فحش دادن به عنوان سازش بین فرار و دعوا ابداع شد
[ترجمه ترگمان]Swearing به عنوان یک مصالحه بین فرار و جنگیدن اختراع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When things go wrong, running away is not the answer. You have to find within yourself a way to handle it.
[ترجمه گوگل]وقتی همه چیز خراب می شود، فرار راه حل نیست باید در درون خود راهی برای مدیریت آن پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی اوضاع خراب میشه، فرار جواب نمیده باید یه راهی پیدا کنی که از پسش بر بیای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can't solve anything by just running away.
[ترجمه گوگل]فقط با فرار نمی توانید چیزی را حل کنید
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی با فرار کردن چیزی را حل کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Running away was an act of defiance against his parents.
[ترجمه گوگل]فرار کردن یک اقدام علیه والدینش بود
[ترجمه ترگمان]فرار کردن اقدامی از مخالفت با پدر و مادرش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was seen running away from the scene of the crime.
[ترجمه گوگل]او در حال فرار از صحنه جنایت دیده شد
[ترجمه ترگمان]اون دیده که از صحنه جرم فرار می کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. 'You can't catch me!' she yelled, running away.
[ترجمه گوگل]تو نمی تونی منو بگیری! فریاد زد و فرار کرد
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی منو بگیری! او فریاد زد: فرار کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She accused him of running away from his responsibilities.
[ترجمه گوگل]او را متهم به فرار از مسئولیت هایش کرد
[ترجمه ترگمان]او را متهم به فرار از مسئولیت های خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That white horse is running away from other horses in the horse-race.
[ترجمه گوگل]آن اسب سفید از اسب های دیگر در مسابقه اسب دوانی فرار می کند
[ترجمه ترگمان]اسب سفید از اسب های دیگر در مسابقه اسب سواری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The horse is running away. Can't you bring him up?
[ترجمه گوگل]اسب در حال فرار است نمی توانی او را بزرگ کنی؟
[ترجمه ترگمان] اسب داره فرار می کنه نمی توانی او را به اینجا بیاوری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "Running away?"he taunted softly.
[ترجمه گوگل]به آرامی طعنه زد: "فرار؟"
[ترجمه ترگمان]فرار؟ او به نرمی پوزخند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When I was running away they put me in an approved school for girls run by nuns.
[ترجمه گوگل]وقتی داشتم فرار می کردم، مرا در یک مدرسه دخترانه مورد تایید راهبه ها گذاشتند
[ترجمه ترگمان]وقتی که من فرار می کردم آن ها مرا در مدرسه ای که با راهبه ها اداره می کردند، به مدرسه دعوت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Biting a tree and then running away seemed like a very curious and wasteful behavior.
[ترجمه گوگل]گاز گرفتن درخت و سپس فرار رفتاری بسیار کنجکاو و ضایع کننده به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]Biting کردن یک درخت و سپس فرار کردن به نظر خیلی عجیب و بی فایده می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. O'Neill was gabbling and the conversation was running away like a driverless express.
[ترجمه گوگل]اونیل غرغر می کرد و مکالمه مثل اکسپرس بدون راننده در حال فرار بود
[ترجمه ترگمان]اونیل چیزی بلغور می کرد و صحبت مثل یک express driverless بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was not Selden, who had been running away from that hill.
[ترجمه گوگل]این سلدن نبود که از آن تپه فرار کرده بود
[ترجمه ترگمان]سل دن که از تپه گریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some had their hair cut for running away.
[ترجمه گوگل]برخی موهای خود را برای فرار کوتاه کردند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها موهایش را برای فرار کوتاه کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• escaping, fleeing

پیشنهاد کاربران

فرار کردن
?? What are you running away from : از چی داری فرار میکنی؟؟
فرار کردن

بپرس