1. our runner outdistanced his rival by ten meters
دونده ی ما ده متر از رقیب خود جلو بود.
2. the runner was one lap ahead of the others
دونده یک دور میدان از دیگران جلو بود.
3. a fleet-footed runner
دونده ی تندگام (آهو پای)
4. a long-distance runner
دونده ی دو استقامت
5. a long-distance runner
دونده ی مسابقات استقامت
6. a pinch runner
دونده ی جانشین
7. a speedy runner
یک دونده ی فرز
8. a swift runner
دونده ی تیزپا
9. the fastest runner in the world
سریع ترین دونده ی جهان
10. the first runner streaked to the finish line
دونده ی اول مثل برق به خط پایان مسابقه رسید.
11. the marathon runner dehydrated and fainted
دونده ی ماراتن دچار آب از دست دادگی شد و غش کرد.
12. the youngest runner emerged as the ultimate winner
جوانترین دونده به عنوان برنده ی نهایی سر برافراشت.
13. to time a runner
دونده را سرعت سنجی کردن
14. he stayed with the front runner
شانه به شانه ی دونده ی جلو حرکت می کرد.
15. in the last round the egyptian runner spurted ahead of every one else
در دور آخر دونده ی مصری از همه جلو زد.
16. to close in on the leading runner
کم کردن فاصله ی خود با دونده ی جلویی
17. You need stamina to be a long-distance runner.
[ترجمه گوگل]برای اینکه یک دونده مسافت طولانی باشید به استقامت نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]شما به استقامت نیاز دارید تا یک دونده دور از فاصله باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. He will be the youngest runner in the race.
[ترجمه گوگل]او جوان ترین دونده در این مسابقه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]او جوان ترین دونده در مسابقه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. The faster runner set the pace.
[ترجمه گوگل]دونده سریعتر سرعت را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]دونده سریع تر آهنگ را تنظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. She is a long-distance runner, and she likes to run marathons.
[ترجمه گوگل]او یک دونده مسافت طولانی است و دوست دارد در ماراتن بدود
[ترجمه ترگمان]او یک دونده دور از دور است، و او دوست دارد در دوی ماراتن شرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. One runner forged ahead of the others and won the race.
[ترجمه گوگل]یکی از دونده ها جلوتر از بقیه حرکت کرد و برنده مسابقه شد
[ترجمه ترگمان]یکی از دوندگان جلو بقیه را گرفتند و مسابقه را برنده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. Brooks was abreast of the leading runner for a few minutes but then fell behind.
[ترجمه گوگل]بروکس برای دقایقی با دونده پیشرو همراه بود اما پس از آن عقب افتاد
[ترجمه ترگمان]بروکس برای چند دقیقه در کنار دونده پیشتاز بود، اما بعد عقب افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. He is currently the front runner for the Democratic Party presidential nomination.
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر نامزد اصلی نامزدی حزب دموکرات برای ریاست جمهوری است
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری حزب دموکرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. He raced with that runner for a prize.
[ترجمه گوگل]او برای دریافت جایزه با آن دونده مسابقه داد
[ترجمه ترگمان]او با آن دونده برای دریافت جایزه رقابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید