1. he belongs to a higher social rung
او به یک رده ی بالاتر اجتماعی تعلق دارد.
2. he had conditioned the dogs to bark as soon as a bell was rung
او سگ ها را خو داده بودکه به مجرد به صدا درآمدن زنگ پارس کنند.
3. She'd rung up to discuss the divorce.
[ترجمه گوگل]او زنگ زد تا در مورد طلاق صحبت کند
[ترجمه ترگمان]او خودش را بلند کرده بود تا راجع به طلاق صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Hold the ladder tightly and move up a rung at a time.
[ترجمه گوگل]نردبان را محکم بگیرید و هر بار یک پله بالا بروید
[ترجمه ترگمان]نردبان را محکم بگیر و یک دفعه یک پله بالا ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The bell has rung for a long time.
[ترجمه گوگل]زنگ مدت هاست به صدا درآمده است
[ترجمه ترگمان]زنگ مدت زیادی نواخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The church bell used to be rung to signify disaster.
[ترجمه گوگل]ناقوس کلیسا قبلاً به نشانه فاجعه نواخته می شد
[ترجمه ترگمان]زنگ کلیسا در شرف وقوع یک فاجعه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He is still on the bottom rung of the political ladder.
[ترجمه گوگل]او همچنان در پایین ترین پله نردبان سیاسی است
[ترجمه ترگمان]او هنوز در پله پایین نردبان سیاسی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I couldn't get back to sleep after he'd rung.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه او زنگ زد نتوانستم دوباره بخوابم
[ترجمه ترگمان]بعد از انکه او زنگ زد، نمی توانستم به خواب برگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The curtain has been rung down; the theatrical company are leaving here tomorrow.
[ترجمه گوگل]پرده پایین کشیده شده است گروه تئاتر فردا از اینجا می روند
[ترجمه ترگمان]پرده به زمین افتاده و فردا هم جمع تئاتری در اینجا باقی خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She has rung me once since she left.
[ترجمه گوگل]از زمانی که رفته یک بار به من زنگ زده است
[ترجمه ترگمان]از وقتی رفت، او مرا صدا زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He put his foot on the bottom rung to keep the ladder steady.
[ترجمه گوگل]پایش را روی پله پایینی گذاشت تا نردبان ثابت بماند
[ترجمه ترگمان]پایش را روی پله گذاشت تا نردبان را محکم نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I'm sorry, I've rung up the wrong amount.
[ترجمه گوگل]متاسفم، من مقدار اشتباهی را اعلام کردم
[ترجمه ترگمان]متاسفم، من به اندازه کافی اشتباه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Most of the workers had already rung in by the time I arrived.
[ترجمه گوگل]بیشتر کارگران تا زمانی که من رسیدم زنگ زده بودند
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه من برسم، بیشتر کارگران در حال زنگ زدن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Have you rung up your mother recently?
[ترجمه گوگل]آیا اخیراً با مادرت تماس گرفته ای؟
[ترجمه ترگمان]تازگی ها مادرت را صدا کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Humans are on the highest rung of the evolutionary ladder.
[ترجمه گوگل]انسان در بالاترین پله نردبان تکامل قرار دارد
[ترجمه ترگمان]انسان ها در بالاترین درجه نردبان تکاملی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید