مثال ها
We ran up against some unexpected difficulties during the project.
ما در طول پروژه با مشکلات غیرمنتظره ای مواجه شدیم.
The company ran up against strong opposition to its new policy.
... [مشاهده متن کامل]
شرکت با مخالفت شدید نسبت به سیاست جدیدش روبرو شد.
She ran up against resistance when trying to implement the changes.
او هنگام تلاش برای اجرای تغییرات با مقاومت مواجه شد.
ما در طول پروژه با مشکلات غیرمنتظره ای مواجه شدیم.
... [مشاهده متن کامل]
شرکت با مخالفت شدید نسبت به سیاست جدیدش روبرو شد.
او هنگام تلاش برای اجرای تغییرات با مقاومت مواجه شد.
مواجه شدن با سختی
برخوردن به
تجربه سختی با چیزی یا کسی
رودر رویی
برخوردن به
تجربه سختی با چیزی یا کسی
رودر رویی