run on all cylinders

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
با تمام توان کار کردن / در اوج عملکرد بودن / بی نقص و پرانرژی عمل کردن
در زبان محاوره ای:
مثل ساعت کار می کنه، رو دور افتاده، همه چیش عالیه، داره می درخشه
🔸 تعریف ها:
1. ( فنی – مکانیکی ) :
...
[مشاهده متن کامل]

اشاره به موتوری که تمام سیلندرهاش فعال و هماهنگ کار می کنن؛ یعنی در بهترین حالت عملکردشه
مثال: The engine is finally running on all cylinders.
موتور بالاخره داره با تمام توان کار می کنه.
2. ( استعاری – عملکرد فردی یا گروهی ) :
توصیف فرد، تیم، یا سیستم که با حداکثر انرژی، بهره وری، و هماهنگی عمل می کنه
مثال: After the coffee kicked in, I was running on all cylinders.
بعد از اینکه قهوه اثر کرد، حسابی رو دور افتادم.
3. ( تشویقی – انگیزشی ) :
برای تحسین یا انگیزه دادن به کسی که عملکردش عالیه یا باید به اوج برسه
مثال: The team is running on all cylinders ahead of the big match.
تیم قبل از بازی بزرگ داره با تمام توان می تازه.
🔸 مترادف ها:
firing on all cylinders – at full throttle – in top form – performing optimally –