run of the mill

/ˈrənəvðəˈmɪl//rʌnəvðəmɪl/

برجسته نبودن در جنس، متوسط، عادی

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) commonplace; ordinary; basic.
صفت ( adjective )
• : تعریف: ordinary or mediocre.
متضاد: exceptional, sensational
مشابه: conventional, mediocre, ordinary, pedestrian, prosaic

- a run-of-the-mill political speech
[ترجمه بهنوش] سخنرانی سیاسی پیش پا افتاده
|
[ترجمه گوگل] یک سخنرانی سیاسی پیش پا افتاده
[ترجمه ترگمان] سخنرانی سیاسی - آسیا - آسیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• run-of-the-mine, common, not special in any way, ordinary; ordinary in quality or rarity
if you describe someone or something as run-of-the-mill, you mean that person or thing is very ordinary in ability or quality, with no interesting features.

پیشنهاد کاربران

لجام گسیخته
کاری رو فلّه ایی انجام دادن
پیش پا افتاده
ordinary and not special or exciting in any way
معمولی
روزمره ، روتین،
ordinary
has nothing in particular
*معمولی
*متوسط و عادی
کوه معمولی

معمولی ( کل این عبارت یک صفت می باشد )
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
not special or interesting in any way
متضاد fashionable
همه کسی. چیزی که همه جا پیدا میشه
روزمره، کسل کننده، خسته کننده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس