run numbers

پیشنهاد کاربران

همچنین
run numbers یک اصطلاح عامیانه - جناییه و یعنی:
�قمار غیرقانونی عددی ( نوعی لاتاری خیابانی ) رو اداره کردن، جمع آوری پول ها یا ثبت شرط ها. �
یعنی کسی که این کار رو می کنه ( run numbers ) ، همون numbers runner هست.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
معنی فارسی روان:
run numbers → شرط بندی غیرقانونی عددی را اداره کردن / رقم های قمار رو گرداندن
numbers runner → کسی که این شرط ها را از مردم جمع می کنه
- - -
مثال ها:
1. He used to run numbers for a local gang.
🟣 اون قبلاً برای یه باند محلی شرط بندی عددی غیرقانونی انجام می داد.
2. She wasn’t gambling—she was running numbers.
🟣 اون قمار نمی کرد، کارش جمع کردن شرط های لاتاری خیابانی بود.
3. The police shut down a group that was running numbers in the neighborhood.
🟣 پلیس یه گروه رو که تو محل قمار عددی می گردوند، جمع کرد.
- - -
نکته:
امروزه این اصطلاح بیشتر در فیلم های مافیایی، داستان های دهه قبل از قانونی شدن لاتاری ها، یا ادبیات شهری آمریکا دیده می شه.
Chatgpt

1. Business & Finance ( کسب وکار و مالی )
English: "Before we invest, we need to run the numbers. "
"قبل از پول ریختن، باید سر جمع بزنیم ببینیم می صرفه. "
2. Personal Finance ( خرج و مخارج )
...
[مشاهده متن کامل]

English: "Let me run the numbers to see if we can afford a new car. "
"بذار یه حساب کتابی بکنم ببینم از پس ماشین جدید برمیایم یا نه. "
3. Doubting a Plan ( شک کردن به یک طرح )
English: "The plan sounds good, but I need to run the numbers first. "
ترجمه محاوره ای: "نقشه خوشگل به نظر میاد، ولی اول باید ببینم از توش یه چیزی درمیاد یا نه. "
4. Comparing Options ( مقایسه گزینه ها )
English: "If you run the numbers, you'll see option B is cheaper in the long run. "
"اگه یه کم با اعداد بازی کنی، می بینی که گزینه دو به صرفه تره. "
5. Quick Decision ( تصمیم گیری سریع )
English: "I ran the numbers quickly; it's not going to work. "
"یه حساب جبری کردم؛ به نظر نمیاد بشه. "
- - -
نکته: همانطور که می بینید، در ترجمه محاوره ای بیشتر از عباراتی دیگر مانند "حساب کتاب کردن"، "سر جمع زدن"، "بازی با اعداد" یا حتی "حساب جبری کردن" استفاده می شود که همگی convey the same meaning as "run the numbers" هستند.

دو دوتا چهارتا کردن
حساب کتاب انجام دادن
یک سری محاسبات انجام دادن.