run for

جمله های نمونه

1. Mr Brown did not want to run for governor of the state last year.
[ترجمه علیرضا قدیمی] آقای براون سال گذشته نمی خواست برای فرمانداری ایالت رقابت کند.
|
[ترجمه Paridokht] آقای براون نمی خواست که نامزد فرمانداری ایالت در سال گذشته باشد .
|
[ترجمه گوگل]آقای براون سال گذشته نمی خواست برای فرمانداری ایالت نامزد شود
[ترجمه ترگمان]آقای براون سال گذشته نمی خواست به عنوان فرماندار ایالت اداره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The local council has organized a two-mile fun run for charity.
[ترجمه علیرضا قدیمی] شورای محل یک رقابت تفریحی دو کیلومتری را برای خیریه تدارک دیده است.
|
[ترجمه گوگل]شورای محلی یک مسابقه تفریحی دو مایلی را برای خیریه ترتیب داده است
[ترجمه ترگمان]شورای محلی یک رقابت دو کیلومتری را برای خیریه سازماندهی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The agency is voluntary and not run for profit.
[ترجمه گوگل]آژانس داوطلبانه است و برای کسب سود اداره نمی شود
[ترجمه ترگمان]این نهاد داوطلبانه است و برای سود اقدام نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The project will run for a six-month trial period.
[ترجمه گوگل]این پروژه برای یک دوره آزمایشی شش ماهه اجرا خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این پروژه برای یک دوره آزمایشی شش ماهه اجرا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The competition is planned as a dry run for the World Cup finals.
[ترجمه گوگل]این مسابقات به عنوان یک مسابقه خشک برای فینال جام جهانی برنامه ریزی شده است
[ترجمه ترگمان]این مسابقه برای مسابقات نهایی جام جهانی در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I do the school run for all the children and it will be very difficult if I have to take the girls to different schools.
[ترجمه گوگل]من مدرسه را برای همه بچه ها اداره می کنم و اگر مجبور باشم دختران را به مدارس مختلف ببرم خیلی سخت خواهد بود
[ترجمه ترگمان]من مدرسه را برای همه بچه ها اجرا می کنم و اگر مجبور باشم دختران را به مدارس مختلف ببرم بسیار مشکل خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The play is to run for an extra week!
[ترجمه گوگل]این نمایش برای یک هفته بیشتر اجرا می شود!
[ترجمه ترگمان]نمایش برای یک هفته اضافی ادامه دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They've given some of the top teams a run for their money this season.
[ترجمه گوگل]آنها در این فصل به برخی از تیم های برتر فرصت داده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها در این فصل به برخی از تیم های برتر امتیاز داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They are treating the trip as a trial run for their 500-mile sponsored ride later this month.
[ترجمه گوگل]آن‌ها این سفر را به‌عنوان یک دوره آزمایشی برای سواری 500 مایلی خود در اواخر این ماه در نظر می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال درمان این سفر هستند که برای ۵۰۰ کیلومتر تحت حمایت مالی در اواخر این ماه برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whether she will run for a second term in office is open to conjecture.
[ترجمه گوگل]اینکه آیا او برای دور دوم ریاست جمهوری نامزد خواهد شد یا نه، قابل حدس و گمان است
[ترجمه ترگمان]اینکه آیا او برای یک دوره دوم اداره خواهد شد یا نه می تواند حدس بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is eying a run for the governor next year.
[ترجمه گوگل]او به دنبال انتخاب برای فرمانداری سال آینده است
[ترجمه ترگمان]او سال آینده در حال تعقیب قانونی برای فرماندار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I decided to make a run for it .
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتم برای آن دویدن کنم
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتم فرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The exhibition will run for an extra week, due to popular demand.
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه به دلیل تقاضای مردمی یک هفته دیگر ادامه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه یک هفته دیگر به علت تقاضای عمومی برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Run for it he's got a gun!
[ترجمه گوگل]فرار کن او اسلحه دارد!
[ترجمه ترگمان]فرار کن، اون یه اسلحه داره!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The prisoners have now been on the run for three days.
[ترجمه گوگل]اکنون سه روز است که زندانیان متواری هستند
[ترجمه ترگمان]الان سه روز است که زندانیان فرار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] تقلا کردن، کوشش کردن

انگلیسی به انگلیسی

• be a candidate in an election

پیشنهاد کاربران

متقاضی شدن/توی انتخابات شرکت کردن
مثل:
Why run for Governor of New York?
Run for president of the United States.
برای چیزی که انتخابات دارد وارد رقابت شدن
extend or continue for a certain period of time
امتداد یافتن
Scotland's coastline runs for over 11, 000 km
از دیکشنری کمبریج و بیاموز
to run for
/rʌn fɔːr/
فعل گذرا
[گذشته: ran for] [گذشته: ran for] [گذشته کامل: run for]
1 نامزد شدن ( ریاست جمهوری و. . . )
to compete in an election:
1. She is considering running for mayor.
1. او دارد به نامزد شدن برای شهرداری فکر می کند.
در مبارزه ی انتخاباتی شرکت کردن
Campaign to
به سرعت دنبال چیزی یا کسی دویدن
متقاضی شدن
انتخاب شدن به یک سِمت.
run for گاهی به معنای هدر رفتنwaist هستش
to try to be elected to government or other position in an election:
1 ) run for sth
He ran for state Attorney General in 2010
2 ) Meyers decided to run for office again the following year
...
[مشاهده متن کامل]

3 ) She is considering running for office
4 ) He's going to run against Smith/for president/for re - election

be a candidate in an election
کاندید شدن، اعلام آمادگی کردن
Happen in a particular way or at a particular time
For example:A lecture is about an hour long and a tutorial usually runs for about two hours.
شرکت کردن در انتخابات، در انتخابات نامزد شدن
to compete to be elected to some office or position
نامزد شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس