run drills

پیشنهاد کاربران

اجرای تمرین، اجرای مشق، تمرین کردن ( مثلا تمرین نظامی، تمرین آتش نشانی، زلزله و. . . ) we ran drills to prepare for things like this ما جهت آمادگی مقابل چنین چیزهایی، تمرین کردیم.

بپرس