🔸 معادل فارسی:
با تمام سرعت دویدن / با تمام توان حرکت کردن / بی وقفه و پرانرژی پیش رفتن
در زبان محاوره ای:
رو دور افتاده، با تمام قوا می تازه، داره می تَرکونه، مثل برق داره می دوه
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( حرکتی – فیزیکی ) :
دویدن یا حرکت کردن با بیشترین سرعت ممکن
مثال: He ran at full tilt to catch the bus.
با تمام سرعت دوید تا به اتوبوس برسه.
2. ( استعاری – عملکردی ) :
اشاره به کسی یا چیزی که با حداکثر انرژی، تمرکز یا شدت در حال فعالیت یا پیشرفت باشه
مثال: The company is running at full tilt to meet the deadline.
شرکت داره با تمام توان کار می کنه تا به موعد تحویل برسه.
3. ( تصویری – احساسی یا رویدادی ) :
برای توصیف لحظه ای پرهیجان، پرشتاب یا بی وقفه
مثال: The festival was running at full tilt all weekend.
جشنواره کل آخر هفته با تمام انرژی در جریان بود.
🔸 مترادف ها:
at full speed – at full throttle – flat out – full blast – going all out – at breakneck pace
با تمام سرعت دویدن / با تمام توان حرکت کردن / بی وقفه و پرانرژی پیش رفتن
در زبان محاوره ای:
رو دور افتاده، با تمام قوا می تازه، داره می تَرکونه، مثل برق داره می دوه
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( حرکتی – فیزیکی ) :
دویدن یا حرکت کردن با بیشترین سرعت ممکن
مثال: He ran at full tilt to catch the bus.
با تمام سرعت دوید تا به اتوبوس برسه.
2. ( استعاری – عملکردی ) :
اشاره به کسی یا چیزی که با حداکثر انرژی، تمرکز یا شدت در حال فعالیت یا پیشرفت باشه
مثال: The company is running at full tilt to meet the deadline.
شرکت داره با تمام توان کار می کنه تا به موعد تحویل برسه.
3. ( تصویری – احساسی یا رویدادی ) :
برای توصیف لحظه ای پرهیجان، پرشتاب یا بی وقفه
مثال: The festival was running at full tilt all weekend.
جشنواره کل آخر هفته با تمام انرژی در جریان بود.
🔸 مترادف ها: