اداره کردن کسب و کار
1 ) She runs the business out of her home
اون خانم بیزنس ش از خونه ش اداره می کنه
2 ) He's been running his own company since he left school
Phrases:
do business = بیزنس کردن - کاسبی کردن - معامله کردن
... [مشاهده متن کامل]
set up a business = راه انداختن کسب و کار
run a business = بیزنس اداره کردن
اون خانم بیزنس ش از خونه ش اداره می کنه
do business = بیزنس کردن - کاسبی کردن - معامله کردن
... [مشاهده متن کامل]
set up a business = راه انداختن کسب و کار
run a business = بیزنس اداره کردن