rumpus

/ˈrʌmpəs//ˈrʌmpəs/

معنی: غوغا، هنگامه
معانی دیگر: (عامیانه) قال و قیل، آشوب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a noisy disturbance; ruckus.
مشابه: affray, commotion, fray, fuss

جمله های نمونه

1. raise cain (or the devil or hell or a rumpus or the roof, etc. )
بسیار خشمگین شدن،محشر به پا کردن،شور و شر ایجاد کردن

2. There's a real rumpus going on upstairs.
[ترجمه گوگل]یک غوغای واقعی در طبقه بالا در جریان است
[ترجمه ترگمان]یک ورزش در طبقه بالا انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fans kicked up a rumpus when the concert was cancelled.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کنسرت لغو شد، طرفداران صدایی بلند کردند
[ترجمه ترگمان]هواداران وقتی کنسرت لغو شد، بازی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The rumpus has made all the optimistic statements about unity and harmony ring a little hollow.
[ترجمه گوگل]غوغا باعث شده است که همه اظهارات خوش بینانه در مورد وحدت و هماهنگی کمی توخالی باشد
[ترجمه ترگمان]این بازی، تمام اظهارات خوش بینانه ای درباره اتحاد و هماهنگی را به یک گودال کوچک تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You should raise a rumpus about the lack of safety routines here.
[ترجمه گوگل]شما باید در مورد فقدان روال های ایمنی در اینجا سر و صدا ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید در مورد عدم وجود امور مربوط به ایمنی در اینجا، بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the ensuing political rumpus John Major shamelessly distanced himself from his henchman.
[ترجمه گوگل]در غوغای سیاسی متعاقب آن، جان میجر بی شرمانه از سرسپرده خود فاصله گرفت
[ترجمه ترگمان]در the که پس از آن، جان میجر، در rumpus، خود را از henchman دور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The kids were making quite a rumpus in the living room.
[ترجمه گوگل]بچه‌ها در اتاق نشیمن غوغا می‌کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها در اتاق پذیرایی بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What's all this rumpus about?
[ترجمه گوگل]این همه هیاهو برای چیست؟
[ترجمه ترگمان]این rumpus در چه موردی بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Christmas rumpus led to unfair and short-sighted predictions that it was the swansong in Frank McAvennie's eventful career.
[ترجمه گوگل]غوغای کریسمس منجر به پیش‌بینی‌های ناعادلانه و کوته‌بینانه‌ای شد که نشان می‌داد این آواز قو در حرفه پرحادثه فرانک مک‌آونی است
[ترجمه ترگمان]این بازی منجر به پیش بینی های غیرمنصفانه و کوته بینانه ای شد که در دوران زندگی پر حادثه فرانک s مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It caused a huge rumpus which has its effects even now.
[ترجمه گوگل]باعث ایجاد غوغای بزرگی شد که هم اکنون نیز اثرات خود را دارد
[ترجمه ترگمان]این بیماری باعث ایجاد a که حتی اکنون اثرات آن را نیز دارد، ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After the street rumpus both Mr Davies and Daly needed medical treatment.
[ترجمه گوگل]پس از غوغای خیابان، هم آقای دیویس و هم دالی به درمان نیاز داشتند
[ترجمه ترگمان]بعد از خیابان، هم آقای دیویس و هم دالی به درمان پزشکی نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There was an old typewriter in the rumpus room.
[ترجمه گوگل]یک ماشین تحریر قدیمی در اتاق رمپوس بود
[ترجمه ترگمان]یک ماشین تحریر قدیمی در اتاق rumpus بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They kick up a rumpus and throw things at each other.
[ترجمه گوگل]آن‌ها با لگد به هم می‌خورند و چیزهایی را به طرف هم پرتاب می‌کنند
[ترجمه ترگمان]They ها رو به هم میزنن و یه سری چیزا رو پرت میکنن به همدیگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Who's kicking up all that rumpus?
[ترجمه گوگل]چه کسی این همه هیاهو را به راه می اندازد؟
[ترجمه ترگمان]کیست که همه این rumpus و rumpus را در بر بگیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غوغا (اسم)
pandemonium, fray, turmoil, affray, melee, uproar, clamor, mobile, riot, tumult, ruckus, hubbub, scuffle, mob, scrimmage, jangle, rave, peal, canaille, din, embroilment, hordes of locusts, hurly-burly, rumpus

هنگامه (اسم)
uproar, tumult, scrimmage, rumpus

انگلیسی به انگلیسی

• uproar, disturbance, noisy commotion; fight, controversy, dispute
a rumpus is a lot of noise or an argument.

پیشنهاد کاربران

بپرس