rummy

/ˈrəmi//ˈrʌmi/

معنی: بازی ورق رامی، عجیب
معانی دیگر: (نوعی بازی ورق) رامی، وابسته به رامی، (امریکا- خودمانی) سیاه مست، وابسته به یا همانند رم (rum)، مست لایعقل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various card games for two or more players, in which the object is to form sets or sequences of cards.
اسم ( noun )
حالات: rummies
• : تعریف: (slang) a drunkard.
مشابه: soak

جمله های نمونه

1. she melded four kings in rummy
او در بازی رامی چهار شاه رو کرد.

2. Popular games normally are: whist, rummy, scrabble, draughts, dominoes or poker.
[ترجمه گوگل]بازی های محبوب معمولاً عبارتند از: whist، rammy، scrabble، draught، دومینو یا پوکر
[ترجمه ترگمان]بازی های محبوبی در حالت عادی، بازی ویست، بازی شطرنج، بازی دومینو، بازی دومینو یا پوکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Victoria had been playing gin rummy with her, and Shelley had come to take over.
[ترجمه گوگل]ویکتوریا با او جین رامی بازی می کرد و شلی برای تصاحب آن آمده بود
[ترجمه ترگمان]ویکتوریا با او بازی می کرد و شلی هم آمده بود تا با شلی کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There are many variations in gin rummy rules.
[ترجمه گوگل]در قوانین جین رامی تغییرات زیادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تنوع زیادی در قوانین جین وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Gin Rummy score sheet is divided into six columns, and the names of the two players alternate at the top of each column.
[ترجمه گوگل]برگه امتیازات جین رامی به شش ستون تقسیم می شود و نام دو بازیکن در بالای هر ستون به طور متناوب می باشد
[ترجمه ترگمان]صفحه امتیاز Gin Rummy به شش ستون تقسیم می شود و نام این دو بازیکن در صدر هر ستون قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ask that rummy to leave before he throws up.
[ترجمه گوگل]از آن رامی بخواهید قبل از اینکه سرش بیفتد برود
[ترجمه ترگمان]از اون rummy بپرس تا قبل از اینکه he کنه از اینجا بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Is it dummy? Or is it just rummy?
[ترجمه گوگل]آیا ساختگی است؟ یا فقط رامی است؟
[ترجمه ترگمان]ساختگی است؟ یا اینکه مست rummy؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Learn how to win at gin rummy from an expert card player in this free instructional video.
[ترجمه گوگل]در این ویدیوی آموزشی رایگان، نحوه برنده شدن در جین رامی را از یک پخش کننده کارت خبره بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید چطور می توانید در این ویدئوی آموزشی آزاد، در اثر جین rummy، از یک بازیکن کارت متخصص، برنده شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Eat rummy husband what to side effect have surely?
[ترجمه گوگل]خوردن رامی شوهر چه عوارضی دارد حتما؟
[ترجمه ترگمان]به شوهرش بگو چه تاثیری در این کار داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What degree does rummy husband treat to you can consider to stop drug surely?
[ترجمه گوگل]شوهر رامی چه درجه ای را می توانید برای قطع دارو در نظر بگیرید؟
[ترجمه ترگمان]شوهر rummy چه درجه ای را با شما درمان می کند که می تواند مواد مخدر را به طور قطع متوقف کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Learn the object of the game gin rummy from an expert card player in this free instructional video.
[ترجمه گوگل]در این فیلم آموزشی رایگان، موضوع بازی جین رامی را از یک کارت‌بازی خبره بیاموزید
[ترجمه ترگمان]شی جین بازی را از بازیکن کارت متخصص در این ویدئوی آموزشی آزاد یاد بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We don't want to play gin rummy with our friends, dumping five businesses and getting five new ones.
[ترجمه گوگل]ما نمی خواهیم با دوستان خود جین رامی بازی کنیم، پنج کسب و کار را دور انداخته و پنج کسب و کار جدید به دست آوریم
[ترجمه ترگمان]ما نمی خواهیم با دوستانمان یک جین بازی کنیم، پنج کسبوکار را dumping و پنج شرکت جدید بسازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I love you more than gin rummy is a bore.
[ترجمه گوگل]من تو را بیشتر از این که جین رامی کسل کننده باشد دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من تو را بیشتر از جین مست دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For a while rummy was the rage.
[ترجمه گوگل]برای مدتی رامی خشم بود
[ترجمه ترگمان]برای مدتی از شدت خشم دیوانه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بازی ورق رامی (اسم)
rummy

عجیب (صفت)
eccentric, astounding, marvelous, funny, strange, extravagant, amazing, wonderful, odd, astonishing, rum, unco, queerish, rummy

انگلیسی به انگلیسی

• card game in which players must arrange cards into sets or sequences
rummy is a card game in which players try to collect cards of the same value or cards in a sequence.

پیشنهاد کاربران

بپرس