• : تعریف: any of various cud-chewing cloven-hoofed quadrupeds, such as cattle, deer, or camels, that usu. have a stomach divided into three or four compartments.
صفت ( adjective )مشتقات: ruminantly (adv.)
• (1)تعریف: cud-chewing, as certain animals.
• (2)تعریف: thoughtful or contemplative; ruminative. • مشابه: contemplative, meditative
جمله های نمونه
1. Cows, sheep, and deer are ruminants/ruminant animals.
[ترجمه گوگل]گاو، گوسفند و آهو نشخوارکنندگان/حیوانات نشخوارکننده هستند [ترجمه ترگمان]گاوها، گوسفندها، و گوزن ها ruminants \/ ruminant حیوانات هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Unlike the others, the goat is a ruminant, and will eat almost anything given half a chance.
[ترجمه گوگل]بر خلاف بقیه، بز یک نشخوارکننده است و تقریباً هر چیزی را به نصف فرصت می خورد [ترجمه ترگمان]برخلاف بقیه، بز a است و تقریبا هر چیزی به نصف شانس می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Under the new regulation, the tissue from ruminant animals could not be used in the feed of ruminant animals.
[ترجمه گوگل]بر اساس مقررات جدید، بافت حیوانات نشخوارکننده نمی تواند در غذای حیوانات نشخوارکننده استفاده شود [ترجمه ترگمان]به موجب مقررات جدید، بافت از ruminant حیوانات در تغذیه of حیوانات مورد استفاده قرار نمی گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Any of various SWIFT - running ruminant mammals of the family Bovidae, native to Africa and Asia and having long horns and a slender build.
[ترجمه گوگل]هر یک از پستانداران SWIFT مختلف - دونده نشخوارکننده از خانواده Bovidae، بومی آفریقا و آسیا و دارای شاخ های بلند و بدنی باریک [ترجمه ترگمان]هر یک از ruminant مختلف (Taylor Swift)، پستاندارانی از خانواده Bovidae، بومی آفریقا و آسیا هستند و دارای شاخ بلند و اندامی باریک هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Particularly suitable for corn, non-protein nitrogen for ruminant, feather powder, MBM . As well as bran for keeping-fresh, fish powder, cottonseed for detoxication.
[ترجمه گوگل]به ویژه برای ذرت، نیتروژن غیر پروتئینی برای نشخوارکنندگان، پودر پر، MBM مناسب است و همچنین سبوس برای تازه نگه داشتن، پودر ماهی، پنبه دانه برای سم زدایی [ترجمه ترگمان]به خصوص برای ذرت، نیتروژن غیر پروتیین برای ruminant، پودر پر، MBM همچنین برن برای نگهداری، پودر ماهی، دانه علوفه برای detoxication [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. An African ruminant mammal (Giraffa camelopardalis) having a very long neck and legs, a tan coat with orange-brown to black blotches, and short horns.
[ترجمه گوگل]یک پستاندار نشخوارکننده آفریقایی (Giraffa camelopardalis) دارای گردن و پاهای بسیار بلند، کت خرمایی با لکه‌های قهوه‌ای نارنجی تا سیاه و شاخ‌های کوتاه [ترجمه ترگمان]یک پستاندار آفریقایی (Giraffa camelopardalis)دارای گردن و پاهای بسیار بلند، یک کت قهوه ای با قهوه ای - قهوه ای تا لکه های سیاه و شاخ های کوتاه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Suggest that introduce CNCPS to ruminant nutritious study and breeding manage field in China.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می شود که CNCPS را برای مطالعه و مدیریت اصلاح نژاد نشخوارکنندگان تغذیه در چین معرفی کند [ترجمه ترگمان]پیشنهاد کنید که CNCPS را به ruminant مورد مطالعه و پرورش field در چین معرفی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The teeth of ruminant animals are specialised.
[ترجمه گوگل]دندان های حیوانات نشخوارکننده تخصصی است [ترجمه ترگمان]دندان های نشخوار کننده، تخصصی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A small ruminant mammal(Antilocapra americana) resembling an antelope and having small forked horns, found on western North American plains.
[ترجمه گوگل]یک پستاندار نشخوارکننده کوچک (Antilocapra americana) شبیه بز کوهی و دارای شاخ‌های چنگال‌دار کوچک که در دشت‌های غرب آمریکای شمالی یافت می‌شود [ترجمه ترگمان]یک پستاندار کوچک (Antilocapra americana)که شبیه بز کوهی است و شاخ دار کوچکی دارد، در دشت های آمریکای شمالی یافت می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The third division of stomach of a ruminant animal, located between the abomasum and the reticulum.
[ترجمه گوگل]بخش سوم معده یک حیوان نشخوارکننده که بین شیردان و شبکه قرار دارد [ترجمه ترگمان]سومین بخش شکم یک جانور، بین the و شبکه قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The interplay between bacterium and ruminant host probably has its main role in promoting infection and pathopoiesis.
[ترجمه گوگل]احتمالاً تأثیر متقابل بین باکتری و میزبان نشخوارکننده نقش اصلی خود را در ترویج عفونت و پاتوپوئیز دارد [ترجمه ترگمان]فعل و انفعال بین باکتری ها و میزبان احتمالا نقش اصلی خود را در ترویج عفونت و pathopoiesis دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The teeth of the ruminant are specialised, unlike those of a carnivorous animal.
[ترجمه گوگل]دندان‌های نشخوارکننده بر خلاف دندان‌های حیوان گوشت‌خوار، تخصصی است [ترجمه ترگمان]دندان های of، برخلاف آن حیوانات گوشت خوار، تخصصی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Through to ruminant livestock nutrition physiology the understanding, elaborated how enhances the feed protein and the nonprotein nitrogen in ruminant livestock production the use efficiency.
[ترجمه گوگل]از طریق فیزیولوژی تغذیه دام نشخوارکنندگان، به تفصیل توضیح داده شد که چگونه پروتئین خوراک و نیتروژن غیر پروتئینی در تولید دام نشخوارکنندگان راندمان استفاده را افزایش می دهد [ترجمه ترگمان]با تقسیم ruminant تغذیه دام، درک، به تفصیل شرح داده می شود که چگونه پروتیین تغذیه و نیتروژن nonprotein را در حالی که ruminant در تولید دام مورد استفاده قرار می گیرند، افزایش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
جانور پستاندار نشخوارکننده (اسم)
ruminant
فکور (صفت)
able-minded, wise, sage, serious, ruminant
انگلیسی به انگلیسی
• animal which regurgitates food and re-chews it, animal which chews the cud cud-chewing, characterized by regurgitation and re-chewing of food (about animals); meditative, contemplative
پیشنهاد کاربران
Hoofed herbivorous grazing or browsing mammals Ruminants ( suborder Ruminantia ) are large hoofed herbivorous grazing or browsing mammals that are able to acquire nutrients from plant - based food by fermenting it in a specialized stomach prior to digestion, principally through microbial actions. The process, which takes place in the front part of the digestive system and therefore is called foregut fermentation, typically requires the fermented ingesta ( known as cud ) to be regurgitated and chewed again. The process of rechewing the cud to further break down plant matter and stimulate digestion is called rumination. The word "ruminant" comes from the Latin ruminare, which means "to chew over again". ... [مشاهده متن کامل]
